۱۳۸۹ آبان ۱, شنبه

ديفنوكسيلات : مخدری مخرب و مهلک

ديفنوكسيلات : مخدری مخرب و مهلک...

بشر از ابتداي آشنائي با ترياك از خواص درماني آن استفاده كرده است .ويژگي هائي مانند ضد درد ، تسكين سرفه ،رفع مشكلات تنفسي ، درمان اسهال ، بيهوشي و .... همواره باعث سوء مصرف از اين گياه قدرتمند و جادوئي شده است . 
اما عمده مشگلات از جائي آغاز شد كه بعلت هزينه بالای  استخراج آلكالوئيد هاي ترياك در آزمايشگاه ها ساخت دارو هاي شبه مخدرسنتتیک  يا نيمه سنتتيك بر پايه سنتز شيميائي ترياك و يا همانند سازي مولكولي با دست بردن تغييراتي درساختار آنها شروع شد و انواع و اقسام داروها به بازار سرازير گشت كه بسياري از اين دارو ها بعلت عوارض شديد جانبي و پس از مشاهده آثار مخرب آن از چرخه توليد رسمي خارج گرديد اما بعدها با فاش شدن فرمول ساخت آنها وارد بازار مصرف مواد مخدر شدند كه هروئين نمونه شاخص اين گروه است ، اين روند اكنون نيز ادامه  دارد . و داروهائي مانند تمجيزك و ترامادول از اين دسته هستند . يكي از اين دارو ها كه دركنار مصرف پزشكي نه چندان قابل توجه ( با توجه به نمونه های  مشابه داروئي بدون عوارض ) باعث سوء مصرف گسترده گرديده است داروئي است سنتتیک به نام ديفنوكسيلات يا لوموتیل.
 ديفنوكسيلات مطابق با آمار رسمي منتشر شده در سال 1385چهارمین  دارو از لحاظ فروش عددي در ميان داروهاي مصرف شده ايران است كه همين موضوع بيانگر سوء مصرف فراوان ازاين دارو است .
عمده مصرف كنندگان ديفنوكسيلات را افرادي تشكيل مي دهندكه قصد ترك يا درمان مواد مخدر را داشته و به توصيه ديگران و يا خود سرانه براي از بين بردن علائم ناشي از قطع مواد به مصرف اين قرص روي آورده اند و متاسفانه با افزايش دارو در مواردي شخص با لغ بر صدها قرص را يكجا مصرف مي كند . قابل توجه اينكه سازندگان ديفنوكسيلات براي جلوگيري از سوء مصرف آن مقداري آتروپين به آن افزوده اند ولي اين نيز هرگز چاره ساز نبوده و با توجه به تداخل شديد داروئي اين ماده با ضد افسردگي ها و خواب آورها باعث عوارض شديد و مخربي مي گردد . .




عوارض سوء مصرف ديفنوكسيلات در افراد با مصرف طولاني مدت و مقدار زياد دارومتفاوت است و بيشتر شامل علائمي نظير خشكي دهان ، گر گرفتگي ،  تاري ديد ، يبوست هاي مزمن ، خواب آلودگي ، بي اشتهائي ، خارش ، مشكلات تنفسي ، تشنج ، اشكال در دفع ادرار ، تاول هاي شديد عفوني ، نا تواني جنسي ، تيك هاي عصبي و .... است
قطع به يكباره ديفنوكسيلات در مصرف هاي  با دوز بالا امكان پذير نمي باشد و در واقع هيچ داروئي جوابگوي رفع علائم آن نيست اما با روش درمان تدريجي و كاهش پله اي دارو در  كنگره60 ،  افراد بسياري كه روزانه  بالغ بر 500 قرص را به همراه مواد مخدر یا دارو هاي ديگر مصرف مي كردند اكنون سلامتي خود را باز يافته اند و به درمان رسيده اند هر چند كه راه بسيار سختي را پيموده اند و عوارض وحشتناكي را تجربه كرده اند ، شرح حال اين افراد در بر گيرنده نكات عبرت انگيز بسياري است .
توصيه ها ؛
1-  ديفنوكسيلات داروئي است براي رفع علائم اسهال و به هيچ وجه علت زمينه اي اسهال را درمان نمي كند .
2- هرگز دارو را خود سرانه مصرف نكنيد و مصرف آنرا بيش از يك هفته ادامه ندهيد .
3- اگر دچار اسهال خوني هستيد از ديفنوكسيلات استفاده نكنيد .
4-ديفنوكسيلات را هرگز با داروهاي ضد درد مخدري ، خواب آورها ، ضد افسردگي ، شل كننده عضلات و داروهاي كاهش فشار خون استفاده نكنيد .
5- در صورت ابتلا به بيماري های: اختلال كليه و كبد ، مشكلات ريوي ، كوليت و مصرف الكل پزشك خود را مطلع كنيد .
6- مصرف اين دارو براي كودكان ، زنان باردار و شيرده مجاز نيست .
7- اين دارو هرگز جايگزين مناسبي براي مواد مخدر و رفع علائم ناشي از محروميت قطع مواد نمي باشد .
www.congress60.org

ترامادول در دسترس و مخرب

ترامادول :  در دسترس و مخرب
داروئي ضد درد با اثر مركزي با نام ترامادول ، تدامول ، بايومادول ، ... چند سالي است وارد فارماكوپه داروئي ايران شده است كه از دسته داروهاي مسكن مخدر يا اپوئيد هاي مصنوعي مي باشد .
اين دارو بر اساس همانند سازي ساختار ملوكولي نارسئين كه يكي از آلكالوئيد هاي ترياك مي باشد ساخته شده است . عمده مصرف اين دارو در پزشكي براي كاهش درد هاي مفصلي ، جراحي ، زايمان با ميزان درد متوسط تا شديد است و از اين جهت ضعيف تر از مورفين ، پتدين و قوي تر از مسكن هائي نظير پروفن استامينوفن مي باشد و همواره توصيه مي شود مصرف اين دارو بيش از دو هفته مجاز نمي باشد و باعث وابستگي داروئي و اعتياد ميگردد .
سوء مصرف اين دارو سبب عوارض بسيار خطر ناك است بطوريكه اكنون نوع تزريقي آن تنها در اورژانس بيمارستان ها وجود دارد و از سطح دارو خانه هاي شهر جمع آوري شده است اما متاسفانه كپسول و قرص ترامادول به صورت كسترده اي به فروش مي رسد و علي رغم هشدار هاي مكرر وزارت بهداشت و درمان و توضيح اينكه عرضه ترامادول بدون نسخه مجاز نمي باشد اما كماكان به صورت OTC عرضه مي شود .



عمده مصرف كننده گان ترامادول افرادي هستند كه از اين دارو به عنوان جايگزيني براي مواد مخدر و يا ترك آن با هدف كاهش عوارض قطع مواد مصرفي خود استفاده مي كنند اما غافل از اين نكته هستند كه مصرف اين دارو نه تنها هيچ مشكلي از آنها را حل نمي كند بلكه باعث تحمل عوارض ناشي از اين سوء مصرف و جايگزيني مخرب مي شوند كه عمده ترين آنها اختلال در سيستم هاي تنفسي ، كليه و كبد مي گردد و در نهايت منجر به عود مصرف قبلي و تحمل اين عوارض و آسيب هاي بسيار آن مي گردند . اين افراد بايد آگاه باشند كه اعتياد يك جايگزيني مزمن مواد مخدر به جاي سيستم هاي توليد كننده مواد شبه افيوني جسم مي باشد و مصرف هر گونه دارو در بازسازي اين روند تاثيري ندارد و خود مخرب و آسيب رسان است .
دسته ديگري از افراد براي رفع مشكلات جنسي و به توصيه افرادي نا آگاه رو به مصرف اين دارو مي آورند كه در نهايت نه تنها اين مشكلات رفع نمي گردد بلكه بازهم عوارض مخرب اين دارو شرايط را وخيم تر كرده و خود زمينه ساز مصرف انواع مواد مخدر ديگر و ورود به دنياي سياه اعتياد مي گردد .
به علت در دسترس بودن ترامادول ، قيمت نازل آن ، ارائه بدون نسخه در دارو خانه ها و هدم اطلاعات كافي در مورد عوارض سوء مصرف باعث شيوع گسترده مصرف آن شده است و بايد مراجع ذيصلاح در اين زمينه اقدامي عاجل و فوري انجام دهند
نام ژنريك : ترامادول هيدرو كلرايد
دسته داروئي : ضد درد با اثر مركزي

طرز عمل :
اگر چه طريقه اثر ترامادول كاملاً شناخته شده نمي باشد اما مشخص شده كه با اتصال ملكول اصلي دارو به گيرنده هاي مو اپيوئيدي ، بازجذب نور اپي نفرينو سروتونين به صورت ضعيف مهار مي شود و به صورت راسميك به سرعت و تقريباً به طور كامل جذب مي شود . ترامادول به صورت وسيع پس از خوراكي متابوليزه شده و تقريباً 30% دارو همراه ادرار دفع مي شود .



موارد مصرف :
 درد هاي متوسط تاشديد پس از اعمال جراحي ، زايمان ، مفاصل و درد هاي استخواني

موارد منع مصرف : مصرف اين دارو در موارد مصرف همزمان با الكل ، خواب آورها ، ضد دردها اپوئيد ها و دارو هاي سايكو تروپيك مجاز نيست .

هشدار ها :
 مصرف ترامادول در بيماران مبتلا به سرع و تشنج افراد مبتلا به اختلالات كبدي و كليه مجاز نمي باشد .
مصرف اين دارو در افراد باريسك ضعف تنفسي و حاملگي ، شيردهي ، بايد تحت نظر پزش انجام شود .
مصرف اين دارو سبب وابستگي و اعتياد مي گردد .

عوارض جانبي :
خستگي و ضعف عمومي ، گشاد شدن رگ ها ، نگراني ، گيجي ، اختلالات تعادلي ، حالات عصبي ، اختلالات خواب ، درد شكمي ، بي اشتهائي ، افزايش حركت روده ها يا يبوست ، راش جلدي ، اختلالات بينائي ، تكرر ادرار ، ...

منبع : www.congress60.org

دارو هاي مسكن مخدر يا اپيو ييد هاي مصنوعی

دارو هاي مسكن مخدر يا اپيو ييد هاي مصنوعی :        
ترياك عصاره خشك شده گل خشخاش است كه با تيغ كشيدن به دور كاسبرگ گل به دست مي آيد . ترياك از تركيبات مختلف و گوناگوني متشكل شده كه بالغ بر 25 آلكالوئيد آن تاكنون شناسائي شده است . عمل كرد اين آلكالوئيد ها و اثرات آن در بدن همانند كار هورمون هاي طبيعي ضد درد مانند اندروفين ها و انكفالين ها مي باشد . در اوايل دهه 1970 دانشمندان متوجه شدند كه مواد اپيو ييدي به گيرنده هايي در مغز متصل شده و اثرات خود را بروز مي دهن دكه هورمون هاي ضد درد طبيعي نيز با  همان  گيرنده ها  تركيب مي شوند  و  از طريق تاثير سلسله اعصاب مركزي موجب تخفيف احساس درد و سر خوشي مي گردند . هزاران سال است كه براي تسكين درد از اين مواد استفاده مي شود و اين امر هميشه موجب سو مصرف از اين گياه جادوئي و تركيبات آن از زمان پي بردن بشر به اثرات آن شده است .
برخي از آلكالوئيد ها و تركيبات ترياك مثل مورفين ، كدئين ، تبائين ، بعلت اينكه سنتز شيميائي شان گران و پر هزينه است از ترياك استخراج مي شوند اما اين كار بدين جهت حائز اهميت است كه با ايجاد تغييراتي در ساختمان آنها  و اضافه كردن مواد  شيميائي مي توان اپيوييدهائي مصنوئي را بدين روش تهيه كرد همانند هروئين كه از استيله كردن مورفين به دست مي آيد هر چند امروزه دارو هاي مخدر مصنوعي و گوناگوني ساخته مي شود كه هيچ گونه پايه طبيعي نداشته و صرفاً در آزمايشگاه بر پايه و همانند سازي ساختمان مولكول هاي تركيبات ترياك ساخته مي شود مانند پتدين و متادون كه به اشكال مختلف قرص ، آمپول تزريقي و شربت خوراكي وجود دارند .
درعلم پزشكي اپيوييدها را بر حسب آگونيست خالص يا نسبی و آنتاگونيست بودن آنها طبقه بندي مي كنن میکنند و عبارتند از :
مرفيبن وابيوييد هاي مشابه آن : متادون  ،  I aam، پرو پوكسي فن ، مپردين ، و ايبوييدهاي مشابه آن : پتدين ، ديفنو كسيلات لوپراميد ، آلفاپرودين و ديگر اپيو ييدها مانند پنتا زوسين ، بوپره نورفين ، بوتر فانل ، بي پريدين ، نالتروكسان . ....
عمده ترين مورد مصرف اپيو ييدها براي كاهش درد ناشي از بيماري و جراحي است مخصوصاً دردهاي شديد و حاد از هر نوع كه باشد بسيار موثراند ، هرچند اثرات اين تركيبات متفاوت است و بسته به شدت درد تجويز مي گردنند كه در اين مورد مصرف mg 10مورفين برابر با mg50 دي هيدرو كدئين وmg600 بوپره نورفين است .
مورد ديگر مصرف اين داروها استفاده در تسكين سرفه است . براي اينكار بيشتر از تركيب مورفين و كدئين استفاده مي شود همانند شربت اكسپكتورانت كدئين و دكسترو متورفان   pكه اثر ضعيف تري دارد .
از ديگر موارد استفاده مي توان  به درمان موقتي اسهال اشاره كرد كه از داروهاي مصنوعي نظير لوپراميد و يا ديفنو كسيلات استفاده مي شود كه براي سو مصرف اين از داروها مقداري آتروپين به آن اضافه شده است هرچند هرگز موثر واقع نشده است و عوارض شديد و وحشتناكي يه علت مصرف ديفنوكسيلات بوجود مي آيد عمده اش به خاطر آتروپين مي باشد .
بسياري از اين داروها براي يك دوره تجويز مي شوند اما با ايجاد حالت سر خوشي در فرد سو مصرف اغاز مي شود و تجديد مكرر نسخه در ابتدا و مراجعه به پزشكان مختلف براي تهيه دوباره دارو ها ، دزديده شدن دارو ها از داروخانه ها و كار خانه هاي دارو سازي  و فروش در خيابان ها ، تهیه روزانه و مراجعه مكرر به دارو خانه ها و دسترسي آسان به اين داروها از نشانه هاي این شيوع گسترده و مرگبار است كه به علت ارزان بودن اين  دارو ها نسبت به مواد مخدر طبيعي هر روز در حال افزايش است .نحوه اثر مواد شبه مصنوعي و صنائي اپيوييدي  به




چند عامل وابسته است :
مقدار مصرف ، شيوه مصرف ، وجود بيماري هاي قبلي ، مصرف همزمان با ساير مخدر ها و الكل و تداخل چند نوع از اين داروها ازعوامل مهم آن مي باشد . مقادير كم اين داروها احساس درد را مهار مي كند و همچنين واب آلودگي ، آرامش عضلاني ، تنگ شدن مردمك چشم ، كاهش تنفس ، تعريق و تهوع بوجود مي آورد ودر مقدارهاي بالاي مصرف خطر از كار افتادگي كبد ، تاول هاي چركي ، يبوست هاي حاد بسيار شايع است و اغلب پس از چند سال مصرف منجر به مرگ مي گردد .  عمده ترين مشكل هنگامي  رخ مي دهد كه يكي از تركيبات همانند هروئين يا ديفنوكسيلات به همراه الكل و يا داروهاي بنزو دياز پين مانند دياز پام مصرف شوند در اين موارد و به علت تركيب آنها فعاليت بخشي از مغز كه عهده دار كنترل كردن تنفس است را مختل كرده و در مقادير زياد باعث قطع تنفس و مرگ مي شود . افرادي كه بدنبال آثار نعشه زا و سر خوشي اين دارو ها هستند براي رسيدن به سطح نشعگي قبلي مدام مصرف خود را افزايش مي دهند دكه با توجه به بي اثر شدن تدريجي اين داروها و پديده تحمل نسبت به آنها ديگر اثرقبلي را ندارند و فرد فردمصرف دارو را قطع مي كند و در شروع مجدد به همان ميزان قبلي مصرف كرده كه اغلبي منجر به دارو زدگي يا  over dose شده وبه مرگ اين افراد مي انجامد .
در حال حاضر سو مصرف واعتياد به داروهاي اپيو ييدي شيوع گسترده اي پيدا نموده  است . از مصرف گسترده دارو هاي بدون نسخه نظير ديفنو كسيلات و استا مينوفن كدئين ، اكسپكتورانت كدئين ، ترامادل و بي پريدين گرفته تا انواع تقلبي بوپره نورفين ،مورفين . نورچيزك ، متادن و غيرهخ به تجربه در اين سال ها ثابت شده است . پيامد هاي مصرف اين دارو              و عوارض آنها بمراتب مخرب تر از مواد مخدر طبيعي نظير ترياك است و بايد با انديشه اي نو و طرحي تازه به جنگ با اين پديده مخرب رفت
 به طور مثال بنا بر آمار رسمی منتشر شده در جدول پر فروشترین داروها در ایران در سال 84 رتبه اول متعلق به قرص استامینفن کدئین و رتبه چهارم برای دیفنوکسیلات است که عمده آن سوء مصرف می باشد و متاسفانه بخش عمده ای این سوء مصرف از هنگامی شروع می شود که شخص مصرف کننده مواد مخدر برای درمان اعتیاد خود اقدام کرده و به علت عدم آشنایی درمانگر با صورت مسئله اعتیاد و برای رفع سندروم محرومیت ناشی از قطع مصرف مواد با تجویز این داروها شروع به مصرف کرده و بی توجه به این موضوع مهم هسند که تمامی این عوارض ناشی از کمبود ترشح هورمنهای طبیعی جسم می باشد  و این داروها هیچ گونه تسریعی در بهبودی و راه اندازی این سیستم ایجاد نکرده و تنها درمانی همایتی بوده و باعث بروز وضعیت بسیار وخیم تری نسبت به گذشته شده است وبیمار پس از مدتی خودسرانه دز مصرفی را بالا برده و بعد از بعد بیماری اعتیاد و به علت مصرف همزمان چندین نوع از این داروها به همراه مواد مخدر دچار وضعیت جدید و خطرناکی می شوند که منجر به اغتشاش شعور و کاهش سطح هوشیاری ، بروز عوارض ناشناخته شده که در مواردی هرگز قادر به درمان این بیماری جدید نخواهند بود هرچند که اکنون با روش درمان تدریجی در کنگره 60 بسیاری از این افراد درمان و به حالت تعادل طبیعی برگشتند .

منبع : www.congress60.org

داروهاي خواب آور بنزو ديازپين ها

داروهاي خواب آور   (بنزو ديازپين ها )............
برخي از دارو هائي كه براي درمان بيماري هاي اعصاب و روان تجويز مي گردند در ادامه مصرف نا بجا بسيار خطرناك و اعتياد آور هستند كه در دو گروه عمده تقسيم مي شوند كه اغلب براي درمان بي خوابي ،افسردگي تجويز شده اند :
1- بنزو ديازپين ها (ديازپام ها ،اگزاز پام ،كلو ناز پام ،لوراز پام ،قلوراز پام ،كلردياز پوكسايد ....)
2- باربیتيورات ها (فنو باربيتال .سكو باربيتال )
در پزشكي اين داروها به عنوان ضد اضطراب ،درمان بي خوابي ، ضد تشنج ،شل كننده عضلاني و رفع علائم ناشي از ترك اعتياد تجويز مي شود .
افرادي كه به اين مواد وابسته مي شوند معمولاًدر يكي از سه گروه زير قرار مي گيرند :
1- بيماران مبتلا به افسردگي يا اختلا لات رواني كه دوز بالائي از اين دارو ها براي مدت طولاني براي آنها تجويز شده است .
2- افرادي كه بطور خودسر براي درمان بي خوابي و كاهش اضطراب ازاين داروها استفاده مي كنند .
3- افراد وابسته به انواع  مواد مخدر كه براي رفع عوارض ناشي از ترك ماده مخدر توسط پزشك يا خود سر 
با اين دارو ها آشنا شده و پس از عود مجدد اعتياد قادر به قطع دارو ها نبوده  و اكنون بالاجبار دارو را همراه ماده مخدر مصرف مي كند كه در ميان این سه گروه  ازعوارض بسيار شديدتر و خطرناكتري  برخوردار هستند .
مكانيسم اثر :
 اين دارو ها از طريق گيرنده گابا در بدن عمل مي كند . نتيجه مطالعات نشان داده كه گيرنده هاي اختصاصي براي بنزو ديازپينها در مغز بصورت پيش سينا پسي وجود دارند و اين ها از طريق گيرنده گابا باعث باز شدن كانال كلر شده و ورود كلر منفي به نرون مي شوند و با اتصال دارو سبب تسحیل اثرطبيعي گيرنده گابا شده و اثرات خود را نشان مي دهند .



آثار مصرف
:
اثر مصرف اين دارو معمولاً از چند ساعت تا 1 روز باقي مي ماند كه شامل : تغييرات رفتاری .سر خوشي، پرخاشگري ، خواب آلودگي ،گيجي ، شل شدن عضلات ،بهم خوردن تعادل و اختلال شديد عملكرد شغلي و اجتماعي مي شود و در صورت مصرف بيش از اندازه و در زمان طولاني به علائمي نظير افسردگي شديد ،سر درد هاي مزمن ، و آسيب هاي كبدي و اختلال حافظه منجر مي شود .
در هنگام مسموميت علائم زير ظاهر مي شود :
گيجي ،افت علائم حياتي و ضعيف شدن رفلكس ها ، كه در اين گونه موارد وادار كردن بيمار به استفراغ و تخليه معده قبل از رسيدن به پزشك ضروري است .
مطالعه برروي بنزو ديازپين ها نشان مي دهد كه اين دارو ها پس از يكماه مصرف ايجاد وابستگي مي نمايد و در هنگام قطع مصرف ،بسته به تعداد  ودفعات مصرف علائم محروميت 24 ساعت پس از آخرين مصرف شروع شده و تا 72 ساعت بعد به اوج خود مي رسد كه شامل مواردي نظير :
لرزش ، بي خوابي ، بي اشتهائي ، تهوع ، استفراغ ، كاهش فشار خون ، تشنج و تب بالا و در قطع ناگهاني و به يكباره اين دارو در اغلب موارد منجر به اغما و مرگ مي شود . كه البته زمان شروع علائم و شدت آن بسته به نوع دارو مصرفي و مقدار مصرف آن مي باشد. در هر صورت آن چيزي كه امروزه ثابت شده است ، قطع ناگهاني اين دارو امكان پذير نيست و بايد بصورت تدريجي و در پله هائي منظم اين دارو كاهش پيدا كرده تا عوارض ناشي از ترك به  حداقل ممكن خود رسيده تا آثار سو مصرف كاهش پيدا كند .

منبع : www.congress60.org

قرص ها و داروهای روانگردان

قرص ها و داروهای روانگردان

اعتياد به قرص و داروهاي روان گردان و شيميايي از زماني شروع شد كه از اين داروها به عنوان داروي ترك يا درمان اعتياد به مواد مخدر سنتي نظير ترياك و همچنين هرويين استفاده شد. در گذشته مواد مخدري كه توسط معتادان مصرف مي شد ، ترياك ، شيره ترياك و در نهايت هرويين بود. اما با ورود قرص‌ها و داروهاي شيميايي و روان گردان به عنوان داروي ترك اعتياد ، اعتياد جديدي تحت عنوان اعتياد به قرص و داروهاي شيميايي و روان گردان پا به عرصه وجود گذاشت كه يكي از مخرب ترين انواع اعتياد به شمار مي رود و اعتياد به آن به مراتب وخيم تر و مخرب تر از اعتياد به هرويين و ترياك است.
مصرف كنندگان اين داروها به منظور ترك يا درمان اعتياد ، مصرف اين داروها را خودسرانه و يا به تجويز متخصصان ترك اعتياد شروع كرد‌ه‌اند و پس از مدتي به مصرف آن ها معتاد شده‌اند. اكثر اين افراد دوباره به مصرف مواد مخدر اوليه خود روي مي آورند در حاليكه اعتياد به قرص نيز به آن اضافه شده است . بعضي از مصرف كنندگان قرص در روز بيش از 300 عدد قرص مصرف مي كنند كه تخريب آن بسيار وحشتناك و در نهايت به اغتشاش شعور و معمولا َ خودكشي منتهي مي شود. بررسي سير تاريخي دراروهاي ترك اعتياد كه توسط بعضي از متخصصين تجويز مي شده است ، نشان مي دهد كه اين داروها نه تنها كمكي به حل مسئله درمان اعتياد نكرده اند بلكه باعث حاد شدن قضيه نيز شده است و هر بار با ورود دارويي جديد به عرصه داروهاي ترك اعتياد ، در واقع ماده مخدر جديد و خطرناكي به جمع مواد مخدر و اعتياد آور اضافه شده است .
جهت آشنايي با مهمترين اين داروها ، به اسامي بعضي از آن ها به اختصاراشاره مي شود.
داروهايي كه در حال حاضر بيشترين سوء مصرف را دارند و اعتياد به آن ها نسبتاَ زياد است را مي توانيم به سه دسته كلي تقسيم كنيم .
1- بنزو ديازپين‌ها
2- باربيتورات‌ها
3- ضد افسردگي‌هاي سه حلقه‌اي
خانواده بنزوديازپين ها شامل: ديازپام ، لورازپام ، اگزازپام ، پرازپام ، هالازپام ، آلپرازولام ، فلورازپام ، تمازپام ، كلونازپام و كلرودياز پوكسايد .
باربيتورات ها شامل: پنتو باربيتال ، آموباربيتال ، سكوباربيتال و فنوباربيتال.
ضد افسردگي‌هاي سه حلقه‌اي شامل: ايمي‌پرامين ، آمي‌تريپ‌تيلين ، نورتريپ‌تيلين ، پروتريپ‌تيلين ، تري ميپرامين ، و دزي‌پرامين مي‌باشند.
داروهاي ديگري نيز از دسته پروپانديول‌ها نظير متروبامات و تايبامات و همچنين آنتي‌هيستامين ها مانند ديفن هيدرامين ، هيدروكسي‌زين ، دوكسي‌لامين و پيريلامين نيز وجود دارند.
در اين ميان داروهايي چون ديفنوكسيلات ، ترامادول و كلونيدين نيز براي ترك اعتياد مصرف زيادي دارند.
نكته مهم اين كه هر كدام از اين داروها در علم پزشكي و تجويز آن‌ها توسط پزشكان محترم براي بيماري‌هاي خارج از حوزه اعتياد به مواد مخدر ، كارايي خاص خود را داشته و در استفاده صحيح آن ها طبق نسخه پزشك هيچ شكي نيست . آنچه كه مدنظر ماست سوءمصرف اين داروها و مصرف خودسرانه به منظور ترك اعتياد و اعتياد به مصرف آن ها در كنار مصرف ساير مواد مخدراست.
يك مصرف كننده قرص كه انواع مختلفي از داروها را در تعداد زياد مصرف مي كند ، به عنوان مثال تعدادي قرص از خانواده بنزوديازپين‌ها به همراه تعدادي ديفنوكسيلات و غيره مصرف مي كند ، راهنمايان كنگره 60 اجازه تغيير در برنامه مصرف او را ندارند.


ممكن است راهنما با اثرات اين داروها تا اندازه اي آشنا باشد اما بايد بدانيم كه هريك از اين داروها به تنهايي و جداگانه ، آن هم در دوزاژ مشخص داراي اثرات تعريف شده و شناخته شده‌اي مي‌باشد. اما زماني كه شخص خودسرانه مقادير بالايي از يك نوع دارو را مصرف مي كند ، به نسبت بالا رفتن دوز يا مقدار مصرف ، اثرات آن دارو تغيير مي كند. معمولاً مصرف كنندگان قرص در اندازه و مقداري مصرف مي كنند كه شايد در هيچ مرجعي به اثرات آن اشاره نشده باشد. به عنوان مثال حداكثر دوز مجاز ديفنوكسيلات در روز 15 ميلي گرم مي‌تواند باشد كه اثرات و عوارض آن مشخص شده است. اما زماني كه شخصي به ميزان 200 يا 300 يا حتي 400 ميلي گرم ديفنوكسيلات مصرف مي كند ، اثرات آن كاملاً ناشناخته است. خدا مي‌داند چه عوارضي در شخص به وجود مي‌آيد . حال در نظر بگيريد كه فردي تعداد زيادي ديفنوكسيلات را به همراه تعدادي ديازپام و تعدادي ترامادول و تعدادي آمي‌تريپ‌تيلين و غيره مصرف مي كند . در اينجا عوارض به وجود آمده ، نه عوارض ديفنوكسيلات است و نه عوارض ديازپام و نه عوارض آمي‌تريپ‌تيلين . بلكه نتيجه سومي است كه از تركيب اين داروها به وجود آمده و كاملاً ناشناخته و عجيب و غريب است. ممكن است در اين حالت ، راهنما با توجه به اطلاعات و تجربيات خود ، مقدار مصرف اين داروها را كم و زياد و يا تغيير دهد و يا بخواهد دارويي را حذف كند . كنگره 60 معتقد است آز آنجايي كه راهنما پزشك نيست به هيچ وجه اجازه تجويز دارو و همينطور تغيير اين داروها يا جابجايي آنها را ندارد.
بايد در نظر گرفت شخص مورد نظر نردبان بلند و خطرناكي را بالا رفته و خود را در وضعيتي خطرناك و بحراني قرار داده است.در اين حالت هرگونه حركت اشتباهي از سوي راهنما ممكن است عواقب بدي را به همراه داشته باشد. به همين دليل كنگره 60 قوياً اعلام مي كند راهنما اجازه چنين دخالتي را ندارد.
در اين وضعيت راهنما فقط مي تواند شخص مورد نظر را آرام آرام از نردباني كه بالا رفته پايين آورد. يعني راهنما مي‌تواند به آرامي در پله‌هاي يك هفته تا 21 روز و مطابق با اصول روش درمان تدريجي و كاهش پله‌اي مصرف ، مقدار مصرف او را همانگونه كه هست كاهش دهد نه اينكه بخواهد آن‌ها را با داروهاي ديگري عوض كند و يا بگويد اين را بخور و اين يكي را نخور. خير، فقط مجاز است مقدار قرص‌ها را كاهش دهد تا جايي كه به صفر برسد.

شايان ذكر است با توجه به اثرات مخرب داروهاي روان‌گردان ، كاهش مقدار آنها بايستي با احتياط و دقت بيشتري نسبت به مواد مخدري چون ترياك صورت گيرد. ممكن است در اين اثنا شخص دارويي را به تجويز پزشك و براي بيماري خاصي مثل ناراحتي قلبي ، در كنار ساير قرص‌ها و مواد مصرفي خود مصرف كند ، راهنمايان كنگره 60 در مورد اين دسنه از داروها نيز كه براي بيماري خاصي از سوي پزشك تجويز شده است ، حق كوچكترين دخالتي را ندارند. در اينجا بيمار مي‌داند و پزشك خود كه هر طور صلاح مي دانند عمل كنند. راهنمايان كنگره 60 فقط اجازه تيپر يا كاهش قرص‌ها و يا داروهايي را دارند كه شخص خودسرانه مصرف كرده و مي‌كند.
اگر شخصي فقط مصرف قرص و دارو داشته باشد به تدريج و با توجه به خطوط قرمزي كه توضيح داده شد ‌مي‌تواند مصرف شخص را كاهش داده و به صفر برساند.
اگر شخصي قرص و دارو به همراه مواد مخدري چون هرويين ترياك و يا شيره نرياك مصرف مي كند ، اولويت اول در كاهش قرص و دارو مي باشد.
ترياك و قرص : اولويت اول كاهش و حذف قرص ، اولويت دوم كاهش و قطع ترياك.
هرويين و قرص : اولويت اول حذف هرويين و جايگزيني آن با ترياك ، اولويت دوم كاهش و حذف قرص‌ها و اولويت سوم كاهش و قطع ترياك.
از آنجاييكه هرويين هاي امروزي بيش از 90% درصد تركيبات آن قرص و داروهاي شيميايي و روان گردان مي باشد ، لذا مصرف هرويين با قرص سازگاري بيشتري نسبت مصرف همزمان ترياك و قرص دارد. ممكن است تصور شود كه جايگزيني ترياك با هرويين براي شخصي كه هرويين به همراه قرص مصرف مي‌كند خطرناك باشد و يا عوارض جديدي را به وجود آورد ، از آنجايي كه در كنگره 60 كسي نمي‌تواند با مصرف هرويين سفر اول خود را ادامه دهد ، بايد مصرف هرويين قطع شود. از سوي ديگر، ترياك تركيبي از آلكالوييدهاي قدرتمند دارويي با اثرات آرامبخش ، ضد درد ، ضد افسردگي ، خواب آور و در عين حال نشاط آور مي‌باشد كه نمي تواند براي شخص مورد نظر خطرناك باشد . نه تنها خطرناك نيست بلكه او را در وضعيت بهتري قرار مي‌دهد. جايگزيني ترياك به جاي هرويين ممكن است مختصر عوارضي را براي شخص به و جود آورد اما در كل حال او را بهتر مي‌كند. از آنجاييكه بعد از جايگزيني ترياك به جاي هرويين روند كاهش تدريجي قرص نيز آغاز مي شود ، لذا عوارض ناشي از مصرف قرص نيز روز به روز كمتر مي‌شود. مصرف ترياك همچنين باعث مي‌شود تا تحمل عوارض ناشي از كاهش مصرف قرص و داروها ، راحت و امكان پذير باشد.
نكته مهم : از آنجاييكه مصرف قرص و داروهاي روان‌گردان اثرات بسيار مخربي روي سيستم اعصاب مركزي ، سيستم توليد كننده مواد شبه افيوني و ساير قسمت‌هاي جسم مي‌گذارد ، لذا قطع ناگهاني آن ها و يا كاهش آن ها بيش از مقدار 20% درصد در هر پله ، مي‌تواند خطرناك باشد. در بسياري از مراكزي كه مصرف كنندگان مواد مخدر يا معتادان را به صورت شبانه روزي نگهداري مي كنند ، ديده شده است كه مصرف كنندگان قرص با قطع ناگهاني مصرف قرص و يا عدم دسترسي به قرص دچار اغتشاش شعور در حد بالا و همچنن دست به خودكشي زده‌اند. مصرف قرص و داروهاي روان گردان باعث ايجاد توهماتي مي‌شود كه ممكن است بر اثر آن شخص صداهاي عجيب و غريب و يا تصاوير عجيب و غريب را ببيند كه البته براي او كاملاً واقعي است و در نتيجه درك صحيحي از مكان و زمان و اطرافيان نداشته باشد كه لازم است راهنما در برخورد با اين افراد ، مد نظر داشته باشد. البته اين عوارض براي كساني است كه مصرف قرص در مقدار زياد و به مدت طولاني داشته‌اند و كساني كه مصرف قرص در مقداركم و مدت كم دارند و يا داشته‌اند معمولاَ دچار اين حالات نمي‌شوند.

منبع : www.congress60.org

متادون

متادون

ترجمه و تدوين
دكتر نازي اكبري عضو هيئت علمي كنگره 60
متادون چيست ؟
متادون اولين‌بار در زمان جنگ جهاني دوم در كشور آلمان ساخته شد. زماني كه عرضة ترياك در اروپا به دليل آغاز جنگ جهاني دوم متوقف شد مصرف كنندگان ترياك دراروپا و خصوصاً در آلمان كه تعدادشان كم نبود با مشكل جدي مواجه شدند. در ميان مصرف كنندگان آلماني ، مقامات عاليرتبه نظامي نيز از جمله هرمان‌گورينگ (جانشين هيتلر) به چشم مي‌خوردند. شيمي دانان و شركت‌هاي داروسازي آلمان به سفارش مسئولين كشور ماده‌مخدر مصنوعي جديديي توليد كردندكه به خشخاش متكي نبود. شيمي‌دانان موفق به توليد دارويي شدند كه نه تنها مؤثر بود بلكه ماندگاري آن نيز در بدن بيشتر از ساير مواد مخدر بود.

مدت زمان تأثير هروئين در بدن حدود 2 ساعت است در نتيجه مصرف كنندگان نياز دارند كه چندين‌بار در روز از اين ماده استفاده كنند درحاليكه اين دارو ميانگين بين 24 تا 74 ساعت ، با درنظر گرفتن ميزان مصرف و سوخت و ساز بدن افراد ، تداوم دارد . نام اين دارو يا ماده مخدر مصنوعي متادون بود. با گذشت زمان متادون داروي منتخب پزشكاني شد كه سعي در درمان بيماري اعتياد و وابستگي به موادمخدر داشتند و دارند .

متادون به چه شكل استفاده مي‌شود ؟
متادون ماده‌مخدر مصنوعي است كه به صورت قرص ، شربت و آمپول مورد استفاده قرار مي‌گيرد و نوع قرص و شربت آن با دوزهاي مشخص به طور خوراكي مصرف مي‌شود. اين ماده مي‌تواند معمولاً خماري و اشتياق معتادان به هروئين را تا 24 ساعت كنترل كند. بيماران معمولاً از نظر فيزيكي به همان اندازه به متادون وابسته هستند كه به هروئين و يا هر ماده‌مخدر ديگري وابسته بودند .

معتادان پس از هر بار استفاده از هروئين و كذشت ساعات اوج نشئگي ، مدت زمان كوتاهي حالات طبيعي داشته و پس از آن با خماري روبرو مي‌شوند . اين خماري و حس نياز مي‌تواند عوارضي شبيه به آنفلوآنزا با درد ، اضطراب و افسردگي.......... داشته باشد .

اين دوره يا سيكل تكراري ، هر 4 تا 8 ساعت با استفاده از هروئين تكرار مي‌شود. برخي از متخصصين بر اين باورند كه اين دوره يا سيكل با استفاده از متادون قابل كنترل است. از نظر علمي احتمال چنين امري وجود دارد چرا كه متادون با سرعت كمتري به سيستم بدن وارد و رها مي‌شود و مدت طولا‌ني‌تري از هروئين و يا هر موادمخدر ديگري در بدن باقي مي‌ماند. موادمخدر با گيرايي كوتاه مدت مانند هروئين ، هيدروكرون و مرفين باعث ايجاد و تداوم نوعي فرايند غيرطبيعي در مغز شده كه باعث اختلال در احساس سلامتي و روند عملكرد طبيعي بدن مي‌شوند .

استفاده از متادون در شرايط قطع مصرف مواد مخدر باعث قطع بسياري از اين روندهاي تخريبي شده و بسياري از عملكردهاي بيولوژي سيستم عصبي را به حالت طبيعي در مي‌آورد .
اما آنچه كه بايد درنظر گرفته شود اين است كه متادون به عنوان جايگزيني براي ديگر موادمخدر استفاده شده و به خودي خود نوعي اعتياد است نه درمان !!

تأثيرات متادون
از معمول‌ترين عوارض استفاده از متادون مي‌توان از خواب‌آلودگي ، منگي ، ضعف ، ناخوشي ، خشكي دهان ، اختلال دريچه پروستات و تأخير در روند ادرار طبيعي ، يبوست و يا نوسان تنفسي نام برد .
حساسيت پوستي ، كهير ، خارش ، سردرد ، سرگيجه ، فقدان تمركز ، احساس مستي ، گيجي ، افسردگي ، ضعف بينايي ، رنگ پريدگي ، عرق كردن ، طپش قلب ، حالت تهوع و استفراغ از عوارض احتمالي استفاده از متادون مي‌باشند.

از غيرمعمول‌ترين عوارض استفاده از متادون مي‌توان از حساسيت آنافيلاكسي (نوعي مسموميت خوني) ، اُفت فشار خون كه باعث ضعف و از حال‌رفتگي مي‌شود ، سردرگمي ، توهم ، عدم تعادل در راه رفتن ، رعشه ، پرش عضلات و ضعف عضلاني نام برد. استفاده از متادون خطر انسداد و از كار افتادگي كليه‌ها را نيز همراه دارد .

علائم استفاده مفرط (overdose) يا استفاده بيش از حد متادون شامل موارد ذيل مي باشد:
خواب‌آلودگي ، گيجي ، رعشه ، تشنج ، منگي كه منجر به كما مي‌شود ، سرماي بدن ، افت فشار خون و كندي نسبي ضربان قلب مي‌باشد .

سم‌زدايي با متادون چيست ؟
سم‌زدايي با متادون معمولاً تحت نظر متخصصين صورت مي‌گيرد. در طول اين دوره درمان هر زماني كه شخص معتاد علائم خماري را تجربه كند به وي متادون داده مي‌شود. اين علائم عبارتند از عطسه ، خميازه ، آبريزش چشم‌ها ، آبريزش بيني ، عرق شديد ، تب ، گشادي مردمك چشم‌ها ، دل‌پيچه ، حالت تهوع ، بدن درد ، رعشه و تندخويي .
پس از چندين هفته تنظيم ميزان و مقدار استفاده و با وضعيت ثابت حال درمان‌جو، ميزان متادون به تدريج كاهش مي‌يابد. ميزان كاهش متادون بستگي مستقيم به عكس‌العمل‌هاي جسمي شخص دارد. هدف استفاده از متادون نگهداري عوارض خماري در حد قابل تحمل ، براي درمان‌جوست .
آيا متادون اعتيادآور است ؟
پاسخ به اين سؤال مثبت است. در طي تحقيقاتي كه در جهت كشف ميزان اعتياد به متادون در كشور انگلستان انجام شد اين موضوع به اثبات رسيد. به عنوان مثال در يكي از اين آزمايش‌ها به درمان جوياني كه چشمانشان بسته بود متادون و هروئين داده شد. هيچيك از آن ها قادر به تشخيص بين تأثير اين دو ماده‌مخدر نبودند. اين تحقيق نشان داد كه مشكل اضافي كه مصرف‌كنندگان متادون براي رهايي از هروئين تجربه مي‌كنند ترك خود متادون است ! ترك اوليه هروئين شايد در مدت يك هفته تا 10 روز ميسر باشد ولي ترك متادون مي‌تواند ماه‌ها يا سال‌ها طول بكشد .
عجيب آنكه متادون كه به عنوان ماده‌اي براي ترك موادمخدر بايد استفاده شود مرتباً در بازار سياه و به طور غيرقانوني خريد و فروش شده و باعث ايجاد شمار گوناگوني از مرگ در اثراستفاده بيش ار حد يا (overdose) شده است .

اعتياد به متادون بسيار خطرناك بوده و ترك آن هم بسيار مشكل. در تحقيقات NHSDA در آمريكا بسياري از افراد رها شده از مصرف هروئين معتقد بودند كه ”وحشت“ ترك هروئين به مراتب كمتر از ”عذاب“ ترك متادون است .
بسياري افراد از اعتياد به هروئين به اعتياد به متادون منتقل مي‌شوند و تنها وحشت عذاب ترك متادون باعث مي‌شود كه طول درمان سال‌ها ادامه يابد.


آيا متادون راه چاره است ؟
تحقيقات در گلاسگو بريتانيا
دكتر راسل‌نيوكومب مطالعه و تحليل خاصي را در مورد ميزان مرگ و مير در اثر استفاده از متادون در شهر ليورپول انگلستان به انجام رساند . بر مبناي اين تحقيق وي به اين نتيجه رسيد كه طرح استفاده از متادون براي كاهش صدمات به معتادين ممكن است باعث افزايش تعداد قربانيان شود تا پيشگيري و درمان اعتياد .
وي يادآور مي‌شود كه متادون ماده بي‌خطري نيست. تأثير متادون بر افراد مختلف متفاوت است. ميزان مصرفي متادون يك شخص مي‌تواند براي شخص ديگر مسموميت ايجاد كند. اين به اين معناست كه شخص با استقامت بدني بالا مي‌تواند از متادون استفاده و به زندگي عادي خود ادامه دهد و همان مقدار متادون مي‌تواند براي شخص ديگري با استقامت پائين‌تر مرگ‌آور باشد .
اين تحقيق باعث بروز بحث ، گفتگو ، انتقاد و تبادل‌نظر در ميان متخصصين در اين زمينه شد. با اينكه عده‌اي با نظرات و يافته‌هاي دكتر نيوكومب موافق بودند ، عده‌اي نيز اعتبار تحقيقات وي را زير سؤال بردند چرا كه معتقد بودند از تعداد مرگ و مير ذكر شده در تحقيقات كلاسگو تعداد كثيري از تركيب داروهاي مختلف استفاده مي‌كردند و نمي‌توان به صحت اين تحقيق تكيه كرد .
چكيده‌اي از تحقيق و يافته‌هاي دكتر نيوكومب :
در دهه 1970 در انگلستان (35 سال پيش) سم‌زدايي در انگلستان معمول بوده ولي از دهه 80 با شيوع بيماري ايدز استفاده از سوزن مشترك يكي از راه‌هاي انتقال اين بيماري شناخته شده و درمان از طريق متادون به طور قانوني آغاز شد .
هدف درمان از طريق متادون
ـ بهبود بخشيدن به وضع سلامتي معتادين با استفاده از مواد كم خطر و خالص و اندازه‌گيري شده و تحت نظر متخصصين .
ـ پائين‌ آوردن ميزان دزدي و جنايت با در اختيار گذاردن متادون به صورت مجاني. به اين شكل كه آنان براي پرداخت هزينه مواد به دزدي و جنايت دست نزنند .
ـ بهبود بخشيدن به وضعيت اجتماعي معتادين ، روابط خانوادگي ، مالي ، كاري ، خانه و قوانين مسكن (مثلاً افرادي كه در يكي از مراكز مخصوص با استفاده از متادون اقدام به ترك مي‌كنند در ليست اولويت واگزاري خانه‌هاي دولتي قرار مي‌گيرند. به اين شكل از وضعيت كارتن‌خوابي نجات پيدا مي‌كنند. وقتي آدرس و مسكن داشته باشند مي‌توانند پول بيكاري بگيرند ـ جهت كاريابي به آنان كمك مي‌كنند و با داشتن آدرس مشخص پليس به راحتي مي‌تواند آنان را زير نظر داشته باشد.
ـ در واقع استفاده از متادون و حتي مرگ و مير ناشي از آن حداقل بهايي است براي مهار كردن شيوع بيماري HIV يا ايدز .
در سال 1988 ، 971مورد مرگ در اثر مسموميت با موادمخدر كنترلي اعلام شد. تا سال 1992 اين تعداد به 1001 رسيد و سه مورد مواد مشخص تجويزي يعني متادون ، مرفين و هروئين شناخته شد .
در طول 10 سال يعني سال 82 تا 92
ـ مرگ در اثر متادون از 16 مورد در سال به 131 مورد رسيد
ـ مرگ در اثر مرفين از 27 مورد در سال به 95 مورد رسيد
ـ مرگ در اثر هروئين از 11 مورد در سال به 51 مورد رسيد
منتقدين معتقدند با اينكه در گلاسگو تعدادي از افراد در اثر اُوردوز با متادون جان خود را از دست مي‌دهند ، در اثر نبود متادون اين احتمال وجود دارد كه تعداد بيشتري در اثر تركيب مواد متعدد خياباني جان خود را از دست دهند .
دكتر نيوكومب در برآورد تحقيقي خود به اين نتيجه مي‌رسد كه :
ـ اگر به طور كلي ميزان مرگ و مير در اثر استفاده از هروئين را با متادون مقايسه كنيم ـ ميزان تلفات در اثر استفاده متادون در سال 1990 شش برابر ، در سال 1991 سه برابر و در سال 1992 چهار برابر بيشتر از استفاده از هروئين بود. همچنين اگر ميزان مرگ و مير اتفاقي در رابطه با هروئين را با متادون مقايسه كنيم ميزان تلفات در اثر استفاده از متادون در سال 1990 چهار برابر ، سال 1991 سه برابر و در سال 1992 چهار برابر بوده است .
لازم به توضيح است با وجود اينكه ارقام ذكر شده در بالا نياز به تفسير و توضيحات و حتي بررسي بيشتري دارد ، اما به طور شفاف نشانگر اين واقعيت است كه ميزان تلفات و مرگ و مير در بين مصرف‌كنندگان متادون به مراتب بيشتر از مصرف‌كنندگان هروئين است .
دكتر نيوكومب در نتيجه‌گيري پاياني اين تحقيق متذكر مي‌شود كه يكي از سؤالات مطرح در اين تحقيق اين است كه چرا دست‌اندركاران امر ، توجه لازم را به عواقب استفاده از متادون معطوف نمي‌دارند ؟
وي معتقد است كه دولت مي‌بايست بيش از آنكه به مهار كردن موادمخدر به طور كل تمركز كند در سياست‌هاي خود ، به چگونگي كمك به معتادان و شناسايي چگونگي كاهش آسيب و ايجاد خطر براي سلامتي آنان بپردازد. يكي از نمايش‌هاي كليدي در جهت تشخيص اين آسيب‌ها پرداختن و تحت نظر گرفتن روند استفاده از مواد جايگزين و عوارض آن و تعداد مرگ و مير در اثر استفاده از مواد است .
از ديد دكتر نيوكومب براي مقابله با مرگ‌هاي ناشي از مصرف متادون ، شايد مي‌بايست از رژيم و درمان با استفاده از موادمخدر ديگري به جاي متادون استفاده كرد. به طور مثال مورفين يا ديامورفين. اين نظريه مورد بررسي مديركل مراقبت‌هاي باليني در كينگر كالج لندن قرار گرفت. وي در يكي از بيانيه‌هاي مطبوعاتي خود گفت :
« معتادين ميزان صحيح متادون تجويز شده را استفاده نمي‌كنند و شايد مي‌بايست به آنان مواد ديگري مانند هروئين تزريقي تجويز شود. ما مي‌بايست به دنبال راهي براي توقف روند استفاده و مصرف بيش از حد متادون و همزمان درمان ايمن معتادين باشيم. »
در پايان دكتر نيوكومب يادآوري مي‌كند كه استفاده از متادون به يادآورندة اين مَثَل در بين پزشكان است كه مي‌گويند : عمل جراحي با موفقيت انجام شد ولي مريض درگذشت ! اگر افرادي كه از هروئين به متادون روي‌ مي‌آورند در معرض خطر و ريسك بيشتري قرار مي‌گيرند ، با چه معياري مي‌توان تصميم گرفت كه چه تعداد مرگ و مير قابل قبول است ؟
نظر به اينكه ديدگاه دكتر نيوكمب و مديركل مراقبت‌هاي باليني در كينگركالج لندن كه مي‌گويد شايد بايستي به جاي متادون براي درمان اعتياد به معتادان مواد مخدر ديگري مثل هرويين تجويز كرد و اين برنامه به صورت پروژه تحقيقاتي در حال اجرا مي باشد ، خوب است نظرمهندس خودمان آقاي دژاكام كه در سخنراني خودش در كنگره سراسري اعتياد در دانشگاه سيستان و بلوچستان در 8 سال پيش ارائه كرد را بنويسم.
مهندس دژاكام در پايان مقاله خود كه تحت عنوان صورت مسئله اعتياد مطرح گرديد چنين مي‌گويد :
خارج از بحث‌هاي قانوني و حقوقي ، من به تجربه دانستم هيچ دارويي مناسب‌تر، قوي‌تر ، كم خطرتر ، ارزان‌تر و مفيدتر از خود ترياك براي ترك اعتياد يك معتاد وجود ندارد.
همچنين با صحبتي كه با ايشان داشتم با نظر آقاي دكتر نيو كمب كاملاً موافق هستند ولي مي گويند ، هرويين به دليل طول عمر و ماندگاري كوتاهش مناسب نيست اما ترياك با 25 نوع آلكالوييد قوي و نيرومندش جايگزين بسيار مناسبي مي‌باشد.
به هرحال استفاده از ترياك براي درمان اعتياد كه شامل پروتكل درمان به صورت كاهش تدريجي و پله‌اي در طول 11 ماه مي‌باشد به صورت جامع براي اولين‌بار در تاريخ 1997 توسط كنگره 60 در ايران مورد آزمايش قرار گرفت كه نتايج بسيار مطلوبي را تاكنون به ارمغان آورده است كه غيرقابل تصور مي‌باشد و بر همين مبنا كنگره 60 معتقد است كه اعتياد كاملاً قابل درمان مي‌باشد و من خودم در سفري كه در چندين مرحله به ايران داشتم از نزديك با اين موضوع برخورد نمودم و با افراد متعددي از كنگره 60 كه با اين روش درمان شده بودند مصاحبه داشته‌ام و هم‌اكنون نيز در حال تحقيق در كنگره 60 مي‌باشم .

لازم به توضيح است مشروح پروتكل درمان اعتياد با موادمخدر در كتاب عبور از منطقه 60 درجه زير صفر به زبان فارسي در سال 1997 توسط مهندس حسين دژاكام كه خودشان هفده‌سال مصرف‌كننده موادمخدر بوده‌اند ، نوشته شده است و تاكنون 6 مرحله تجديد چاپ شده است .
منبع : www.congress60.org

_ www.drugscope.org.uk
_ NHSDA housedrug policy.gov/drugfact
_ Release Publications,National Drugsd legal,London

الكل

الكل

الكل خالص، مايعي شفاف است و معمولا داراي 96 تا 97 درجه الكل خالص است. به اين معني كه در 100 حجم آن، 97 حجم الكل و 3 حجم آب و ديگر ناخالصي ها وجود دارد. الكل اتانول از دير زماني شناخته شده و در طبيعت تقريبا در همه جا يافت مي شود. در بسياري از انواع تخميرها هميشه مقداري از اين الكل به وجود مي آيد و مقدار كمي از آن نيز در آبهاي طبيعي و معدني يافت مي شود. براي تهيه الكل از شيوه هاي تخمير مواد نشاسته اي و قندي ، يا از شيوه هاي سنتز و مصنوعي استفاده مي كنند.
از نظر طبقه بندي فارماكولوژي، تضعيف كننده سيستم مركزي اعصاب است كه جزو آرام بخشها و سستي زاها طبقه بندي مي شود. در پزشكي مصارف زيادي دارد ولي به علت سو استفاده در مصرف آن، مشكلاتي را در جامعه بشري ايجاد مي كند.
الكل
از جمله اثرات الكل افزايش خواب و گشاد شدن عروق است و به عنوان منبع انرژي زا استفاده مي شود. در دردهاي بسيار شديد مانند دردهاي سرطاني يا تخفيف اسپاسم هاي شديد عضلاني موثر است. هم چنين به صورت بخار در ماسكهاي اكسيژن براي افرادي كه دچار برخي ناراحتي هاي آسم، ريوي و اختلالات تنفسي هستند، استفاده مي شود. همراه با مرفين در اعمال جراحي قلب باز و نيز در ضد عفوني و پانسمان جراحات مختلف پوست به كار مي رود.
از نامهاي خياباني الكل مي توان Booze (مشروب خواري ، ميگساري)، Sauce (سوس، ترشي) و Juice (عصاره، شربت) را ذكر كرد.
اثر اصلي و عمده كوتاه مدت الكل بر سيستم اعصاب مركزي است و به عنوان خواب آور يا بي حس كننده عمل مي كند. علاوه بر آن، اثراتي در هوشياري فرد و اعمال و وظايف دستگاه مغز و اعصاب دارد. به طور كلي اثر الكل بستگي به ميزان نوشيدن، اندازه، وزن بدن وضعيت سلامت جسمي و روحي فرد مصرف كننده، تجربيات فرد از جمله درجه تحمل و وابستگي، خلق و خوي و درجه خلوص نوشيدني محتوي الكل دارد.
مصرف نوشابه هاي الكلي در ابتدا موجب نوعي آرامش و رها شدن از قيودات و سرخوشي زياد مي گردد، ولي پس از مدتي اثرات واقعي آن از جمله ناهماهنگي در حركات عضلات (آتاكسي)، اختلال در قضاوت، آسيب اعمال حركتي و مهارتي، كندي واكنش و فعاليت دماغي و فكري تشديد حالت تهاجمي و پرخاشگري، تلوتلو خوردن، درهم و بر هم حرف زدن، سوزش قلب، پرحرفي، دوتا ديدن اشيا و افراد، گيج، گر گرفتگي ، كرختي و بي حسي اعضاي بدن و افزايش ادرار مي باشد.
مصرف الكل حتي مصرف كم آن به خصوص اگر همراه با ديگر مواد اعتياد آور باشد به مهارت رانندگي صدمه و آسيب مي رساند. پس از 8 تا 12 ساعت كه از مصرف زياد آن بگذرد، سردرد، تهوع، لرزش و استفراغ ايجاد مي شود. مصرف خيلي زياد آن ممكن است موجب فلج شدن فعاليتهاي مغزي و دستگاه تنفسي و در نتيجه مرگ مي گردد. به طور كلي اين اثرات چنانچه همراه با مصرف آرام بخشها و ديگر داروهاي تضعيف كننده باشد، تشديد مي گردد. مصرف زياد آن همراه با داروهاي ضد افسردگي از جمله بار بيتوريك ها اغلب ممكن است، موجب مرگ فرد گردد. مصرف منظم و مستمر حداقل 4 بار نوشابه هاي الكلي در روز ممكن است در بلند مدت و به تدريج موجب آسيب كبد، مغز، قلب، و ديگر اعضاي بدن گردد. مصرف مداوم نوشابه هاي الكلي موجب سايروز كبدي، پانكريت و اختلالات كيسه صفرا، ناراحتي هاي گوارشي، زخم معده و اثني عشر، گاستريت و برخي از سرطانها در دستگاه جهاز هاضمه مي گردد. نقشهاي دستگاه عصبي از جمله نارسايي هاي اعمال هوشي، حركتي و بي ثباتي هيجاني، كاهش ادراك حسي و سرانجام از دست دادن حافظه و فراموشي، تيرگي بينايي در بيشتر افراد معتاد به الكل ديده مي شود. شايع ترين اختلال سيستم عصبي در الكليسم مزمن، آسيب قرنيه و اعصاب چشم است. آسيب به مغز و ضايعات نسوج مغز، ناراحتي هاي قلبي از جمله آريتمي و تاكيكاردي از عوارض سوء مصرف است. الكل، رگهاي كرونري قلب را كاهش مي دهد. اين ماده در مردان موجب ضعف قواي جنسي مي گردد و قدرت باروري آنان را كاهش مي دهد. مصرف مزمن و زياد مشروبات الكلي موجب اضطراب، عصبانيت و تند خويي، تحريك پذيري دليريوم، ترمنس و دپرسيون سيستم اعصاب مركزي مي گرد. از هم پاشيدگي زندگي خانوادگي، شغل و اجتماعي به طور كلي اعمال ضد اجتماعي و زوال ابعاد شخصيتي در نتيجه ادامه مصرف مشروبات الكلي پديدار مي گردد.



الكل اتانول يكي از داروهاي اعتياد آور محسوب مي شود كه به عنوان ماده آرام بخش براي خواص نشاط آور آن مصرف مي شود. افزايش مقدار مصرفي آن به منظور ايجاد اثر مطلوب، ممكن است موجب ايجاد تحمل و وابستگي فيزيكي گردد. مصرف كنندگان مزمن يا افراد معتاد به آن ممكن است به مقدار ثابت مشروب بنوشند بدون اينكه مست شوند، در اين صورت احتمال دارد كه يك نوع وابستگي جسمي و رواني در آنان به الكل به وجود آيد كه قطع مصرف آن، نشانه هاي ترك را به صورت تحريك پذيري زياد، تشنج، دليريوم ترمنس، حالات بي قراري يا عصبانيت، بي خوابي، بد اشتهايي، عرق كردن و استفراغ ظاهر مي سازد.
الكل به عنوان داروي اعتياد آور، قدرت ايجاد وابستگي جسمي و رواني را دارد.
الكل و بارداري:
استفاده از مشروبات الكلي در دوران بارداري موجب ايجاد ناراحتي هاي جدي و غير طبيعي شدن نوزاد مي گردد. زنان بارداري كه در دوران بارداري به حد زياد مشروب مي نوشند، ممكن است كودكان غير طبيعي با نقيصه هاي ذهني يا جسمي به دنيا آورند. در يك آزمايشگاه – كه در اثرات الكل بر روي جنين مادران الكلي آزمايش انجام شد- مشخص گرديد كه: نوشيدن زياد و سپس قطع مصرف الكل در دوران بارداري، اثراتي را بر جنين مي گذارد. در 322 نوزادي كه غير طبيعي بودند، 32 درصد آنان متعلق به مادران مشروب خوار در حد افراط بودند و 14 درصد آنان متعلق به مادران مشروب خوار در حد متعادل و 9 درصد آنان متعلق به مادراني كه ترك كرده و در حال محروميت به سر مي برند. 20 نفر از 162 نوزادي كه پس از تولد دچار سندرم قطع الكل بودند، متعلق به مادراني بودند كه در دوران بارداري شان روزانه 300 ميلي ليتر يا بيشتر مشروبات الكلي مي نوشيده اند.

منبع : www.congress60.org

حشيش ، تخريب هاي حشيش فقط رواني نيست !

حشيش ، تخريب هاي حشيش فقط رواني نيست !
گالري تصاوير حشيش

يكي از موادي كه از زمان‌هاي بسيار قديم تا به امروز به منظور خروج از حالت تعادل طبيعي مورد استفاده بشر بوده و هست، حشيش مي‌باشد. اين ماده، از درختچه‌اي به نام شاهدانه و يا كانابيس به‌دست مي‌ايد.
موادي‌كه از قسمت‌هاي مختلف اين گياه به‌دست مي‌آيد، نام‌هاي مختلفي دارند؛ مثل بنگ ، حشيش، گرس يا علف(ماري‌جوانا) كه بسته به مقدار THc موجود در آنها از قدرت كمتر و يا بيشتري برخوردار هستند. THC يا تترا هيدرو كانابينول Tetra Hidro Canabinol، مادة اصلي اين خانواده است كه مقدار آن در قسمت‌هاي مختلف گياه متفاوت است. بيشترين مقدار THC در صمغ يا شيره‌اي است كه از سطح برگ‌هاي اين گياه تراوش مي‌شود.كه از جمع‌آوري آنها، حشيش كه قوي‌ترين فراوردة آن است، بدست مي‌آيد.
مادة ديگري كه از اين گياه بدست مي‌آيد، بنگ است كه از جوشاندة تركيب ساقه و برگ‌هاي اين گياه بدست مي‌آيد كه به آن روغن حشيش نيز مي‌گويند. مادة ديگر، علف يا گرس يا ماري‌جوانا است كه از خشك‌ كردن و پودر كردن برگ‌هاي گياه شاهدانه بدست مي‌آيد. تمامي اين مواد، حاوي مادة THC مي‌باشد.THC در گذشته‌هاي دور به عنوان داروي ضد درد مورد استفاده بوده‌است اما با مشخص شدن عوارض و خواص اين ماده كه بر روي افراد مختلف متفاوت بود به تدريج استفادة دارويي آن كنار گذاشته شد. تصور عامة مردم اين است كه حشيش يا مواد هم‌خانوادة آن چون مورفين ندارند پس اعتياد هم ندارند و اگر دارد اعتياد يا وابستگي آن روحي و رواني است در حاليكه اعتياد به اين مواد كاملاً جسمي است و THC مستقيماً روي سيستم ضد درد يا توليد كنندة مواد شبه افيوني جسم اثر مي‌گذارد و باعث تخريب آن مي‌شود. اين سيستم، قوي‌ترين مواد مخدر طبيعي و شبه افيوني را توليد مي‌كند و بعضي از آنها نظير دينورفين، 200 برابر مورفين خالص قدرت تخدير و تسكين‌دارند. تخريب اين سيستم و بروز اختلالات جسمي ، باعث بروز عوارض رواني هم مي‌شود. طبق ديگاه كنگرة 60 هر نوع ماده‌اي كه مصرف آن انسان را از حال تعادل طبيعي خارج مي‌كند، روي اين سيستم‌ها اثر سوء و مخرب دارد.
از مهم‌ترين اثرات مصرف حشيش مي‌توان به توهم، خيره‌شدن و خيره‌ماندن به نقطه‌اي خاص، گريه و خندة غير طبيعي، پرخوري شديد(نشئه‌خوري)، اختلال در درك زمان، مكان و فواصل اشاره كرد. مهمترين عارضه طولاني مدت مصرف حشيش ، اختلال در حافظه ، فراموشي و توهمات عجيب و غريب و در نهايت ديوانگي است . بعضي از مصرف كنندگان حشيش كه براي درمان به كنگره 60 مراجعه نموده‌اند ، ادعا مي‌كردند از بندگان برگزيده خداوند هستند و حتي ادعاي مهدويت. به راستي چگونه با مصرف موادمخدر نظير حشيش كه عملي كاملاً شيطاني است ، مي‌توان بنده برگزيده خداوند شد؟!!
حشيش و مواد هم‌خانوادة آن ، از ديدگاه كنگرة 60 مواد مخدر محسوب مي‌شوند و اعتياد سنگيني نيز به دنبال دارند كه جسمي است زيرا سيستم توليد كننده مواد شبه افيوني جسم را از تعادل خارج مي‌كندو از تعادل خارج شدن جسم ، عدم تعادل رواني را نيز به دنبال دارد . در حال حاضر مصرف كنندگان حشيش كه به آن اعتياد دارند و براي درمان به كنگره 60 مراجعه مي‌كنند مي‌توانند اعتيار خود را به اين ماده مخدر كاملاً درمان كنند.

منبع : www.congress60.org

حشيش و ترکيبات مشابه آن (canabis)

حشيش و ترکيبات مشابه آن (canabis)
گالري تصاوير حشيش

اين گروه از مواد به نامهاي مختلفي مانند "ماري جوانا"، "علف"، "گراس"، "بنگ" و غيره وجود دارند. ماري جوانا شايع ترين ماده مورد سوء مصرف در جوامع غربي است . سوء مصرف تمام ترکيبات مشابه اين گروه در سطح بسيار وسيعي در ميان جوانان ديده مي‌شود. در پژوهش‌هاي معتبر نشان داده شده است که مصرف اين مواد و به خصوص تکرار مصرف آنها احتمال مصرف مواد قوي تر مانند کوکايين يا هرويين را در سنين بالاتر افزايش مي‌دهد. به عنوان مثال در يک پژوهش انجام شده، تنها کمتر از 1% افرادي که به هيچ وجه سابقه مصرف ماري جوانا را نداشتند، به هرويين و کوکايين وابسته شده بودند؛ ولي از کساني که هزار بار يا بيشتر ماري جوانا مصرف کرده بودند؛ بعدها 73% به سراغ کوکايين و 33% به سراغ هرويين رفتند.
اگرچه اين گروه از مواد در روزهای نخست مصرف موجب وابستگي جسماني نمي‌شوند؛ ولي با مصرف مزمن، تحمل ايجاد مي‌کنند (اين موضوع باعث مي‌شود که فرد معتاد، در طول روز، ساعت‌ها وقت خود را براي کشيدن اين نوع مواد صرف کند و بنابراين در کارهاي روزانه اش وقفه و شکست ايجاد شود.)
آثار حشيش به نوع ماده مصرفي، روش مصرف، مقدار مصرف و موقعيت مصرف و اطرافيان فرد و انتظارات او بستگي دارد. در صورت تدخين آثار آن به سرعت ظاهر شده و 3 تا 4 ساعت باقي مي‌ماند و در حالت مصرف خوراکي، آثارش ديرتر ظاهر شده و ممکن است تا 24 ساعت هم ادامه پيدا کند.
کانابيس
کانابيس از گياهي به همين نام به دست مي‌آيد. قدرت اثر انواع مختلف گياهي آن به غلظت ماده اي به نام دلتا-9 تتراهيدروکانابينول (THC) بستگي دارد. THC ماده اصلي روانگردان در کانابيس است. در هر حال بيش از 60 ترکيب مولکولي ديگر در کانابيس وجود دارد که احتمالاً بي تأثير هستند و يا تأثير کمي‌بر افراد دارند.

متابوليسم و جذب
THC به سرعت از ريه‌ها به جريان خون جذب مي‌شود و حدود ده دقيقه بعد از کشيدن، غلظت خوني آن به حداکثر مي‌رسد. کاهش ميزان THC در خون نيز نسبتاً سريع است و بعد از يک ساعت شايد فقط 5% تا 10% سطح خوني اوليه باقي بماند. در صورتي که THC به صورت خوراکي مصرف شود؛ جذب آن آسانتر خواهد بود و شروع اثر آن بعد از يک ساعت يا بيشتر خواهد بود.
متابوليسم THC در ريه (در صورت تدخين) يا در روده (در صورت خوردن) شروع شده و سپس اکثر اين ماده جذب خون شده و به کبد حمل مي‌شود. در کبد اين ماده تبديل به 9-کربوکسي- THC و 11-هيدروکسي دلتا-9- THC مي‌گردد. اگرچه 9-کربوکسي- THC اثر رواني ندارد؛ اما 11 هيدروکسي دلتا-9- THC شايد قوي تر از THC باشد و شايد بسياري از اثرات کانابيس مربوط به اين ماده باشد (مخصوصاً وقتي که خوراکي مصرف شود).
THC در چربي قابل حل بوده و در بافت چربي ذخيره مي‌شود و آزاد سازي تدريجي آن از بافت چربي باعث طولاني شدن اثر آن مي‌گردد. نيمه عمر THC در بدن از سه تا پنج روز است. سطح خوني THC شايد رابطه مستقيمي‌با ميزان سرخوشي يا ساير علايم آن نداشته باشد؛ بلکه بر طبق پژوهش‌هاي انجام شده، حداکثر سرخوشي به طور معمول مدتي بعد از اينکه غلظت THC در خون شروع به کاهش کرد؛ ظاهر مي‌شود. اين موضوع نشان دهنده اين است که يا برخي از متابوليت‌هاي THC باعث ايجاد سرخوشي مي‌شوند و يا وقتي که غلظت خوني THC کاهش پيدا مي‌کند، سطح THC در مغز افزايش پيدا مي‌کند.


نوروفارماکولوژي

در دهه 90 گيرنده‌هاي کانابينوييدي در کورتکس مغز، هيپوکامپ، مخچه و غده پايه مغزي مشخص شد. تحريک هر يک از اين گيرنده‌هاي کانابينوييدي در کورتکس باعث افکار مغشوش، در هيپوکامپ باعث حافظه مختل، و در مخچه موجب مختل شدن هماهنگي حرکتي مي‌شود. سرخوشي به وسيله حشيش نيز با تحريک گيرنده‌هاي کانابينوييدي در مسير دوپامينرژيک مزولمبيک ايجاد مي‌شود.
ترکيب، مقدار و شيوه مصرف
ماري جوانا شايع ترين شکل مورد استفاده کانابيس‌ها در آمريکاست. ماري جوانا شامل مخلوطي از گل‌هاي دست چين شده و برگ‌ها و ساقه خشک شده گياه کانابيس است. THC موجود در ماري جوانا از 5% تا 14% متفاوت بوده و اين موضوع به قسمت‌هاي گياهي که در توليد ماري جوانا به کار رفته و به ويژگي‌هاي ژنتيکي آن گياه بستگي دارد. THC بيش از همه در گلها و پس از آن در برگهاي بالايي و سپس برگهاي پايين و نهايتاً ساقه و تخم گياه کانابيس وجود دارد.
سينسميلا SINSEMILIA نوع بسيار قوي ماري جوانا است که قسمت اعظم آن گلهاي انتخاب شده گياه ماده کانابيس بوده و غلظت THC در آن بين 7% تا 14% يا بيشتر است.
حشيش ترکيب قوي ديگر کانابيس است که از به هم فشردن و چلاندن گلهاي انتخاب شده کانابيس يا شيوه ديگري که در طي آن صمغ زرد رنگ گلهاي دست چين شده گياه کانابيس بيرون بيايد، به دست مي‌آيد. رنگ حشيش بعد از خشک شدن؛ قهوه اي تيره مي‌شود. آن را تدخين کرده و يا به صورت خوراکي استفاده مي‌کنند (حتي در پختن نان قندي و در ميان آن نيز حشيش را به کار مي‌برند.) غلظت THC در حشيش بين 2% تا 8% و گاهي 10% تا 20% است.
روغن حشيش ماده خالص شده از حشيش است که به وسيله يک حلال، THC و ساير کانابينوييدهاي حشيش جدا شده تغليظ مي‌گردد. رنگ اين ماده، سياه يا قرمز است که به وسيله پيپ يا قاطي شده با تنباکوي سيگار کشيده مي‌شود. غلظت THC در روغن حشيش معمولاً بين 15% تا 50% بوده اما گاهي به بالاي 60% هم مي‌رسد.
فقط 2 تا 3 ميلي گرم THC داخل وريدي باعث ايجاد اثرات سرخوشي کافي است. يک سيگار ماري جوانا شايد بين 5 تا 150 ميلي گرم THC داشته باشد. اما در حين مصرف شايد 30% تا 80% آن جذب نشود و تقريباً 5% تا 24% THC استنشاق شده به جريان خون وارد مي‌شود. برآورد شده است که متوسط مصرف حشيش در ايالات متحده 50 ميلي گرم THC در روز و در جامائيکا يا آسيا 200 تا 400 ميلي گرم THC است. کشيدن کانابيس شايع ترين شيوه مصرف آن است. ماري جوانا معمولاً با سيگار مخلوط شده و کشيده مي‌شود يا مي‌تواند با پيپ کشيده شود. پيپ‌هاي مخصوصي هم براي آن وجود دارد. يک راه ديگر مصرف آن خوردن است که اثرات آن ديرتر ايجاد شده و طولاني تر باقي مي‌ماند. حتي مي‌توان آن را با خمير نان، شيريني و کيک مخلوط کرده و بعد از پخت آن را مصرف نمود. در مصرف خوراکي اسهال، اضطراب و حملات هراس بيشتر مي‌شود و اثرات مستي و آسيب‌هاي رفتاري را زيادتر مي‌کند. کشيدن کانابيس سرخوشي ناشي از مصرف کوکايين از راه بيني را افزايش مي‌دهد. ماري جوانا و آمفتامين‌ها فعاليت سيستم عصبي اتونوم را افزايش مي‌دهند و محرک‌ها اثرات تسکين بخش و خواب آلودگي ناشي از کانابيس‌ها را از بين مي‌برند. ماري جوانا مي‌تواند با PCP يا ساير توهم زاها براي افزايش اثرات THC مصرف شود.


اثرات مصرف حاد

كانابيس ها طيف وسيعي از اثرات شناختي، احساسي، فيزيولوژيك و رفتاري را كه به مقدار مصرف ارتباط دارند؛ ايجاد مي‌كنند. موقعيت و حالت هم زمان مصرف كننده، تجربه قبلي مصرف كننده و انتظارات و نگرش او در ايجاد علائم مؤثر است. براي اغلب مصرف كننده ها كانابيس يك سرخوشي خفيف يا آسودگي ايجاد مي‌كند. معمولاً كانابيس احساس ساير تجربه ها مانند گوش كردن به موسيقي، مزه غذا يا لذت از فعاليت جنسي را افزايش مي‌دهد. درك زمان از بين مي‌رود و معمولاً گذشت زمان طولاني تر احساس مي‌شود. در موقعيت هاي اجتماعي پرحرفي و خنده بيشتر مي‌شود اما شايد نوسان هايي در خلق ايجاد شود و افزايش توانايي هاي اجتماعي به خيال پردازي هاي درون گرايانه تبديل شود. بي قراري و خواب آلودگي در هنگام از بين رفتن اثرات آن شايع است. از ديگر آثار مصرف حشيش، قرمزي چشم، افزايش اشتها، خشكي دهان و گاهي اضطراب و يا افسردگي است.
مصرف مداوم با كانابيس مي‌تواند باعث افزايش اضطراب، هراس و بدبيني شود. معمولاً اين علايم به دنبال مصرف مقدار بيش از حد معمول يا مصرف خوراكي ايجاد مي‌شود. افزايش ضربان قلب مي‌تواند باعث افزايش هراس مصرف كننده شود. نوسانات فشار خون و سبكي سر و غش كردن در هنگام ايستادن ممكن است، ديده شود. اگرچه اين اثرات ناراحت كننده هستند؛ اما افراد مصرف كننده منظم، به اين اثرات تحمل پيدا مي‌كنند.
افرادي كه بيماري قلبي دارند معمولاً بايد در مصرف كانابيس ها احتياط كنند،. مصرف مداوم كانابيس ها حافظه كوتاه مدت و توجه فرد را مختل مي‌كنند و بنابراين افكار و گفتار منقطع مي‌شود و فرد جريان افكار و حرف هاي خود را فراموش مي‌كند.
تحمل، محروميت و وابستگي
تحمل به بسياري از اثرات كانابيس ها در مطالعات بر روي انسانها و حيوانات نشان داده شده است. در اين مطالعات نشان داده شده كه مصرف گاه به گاه كانابيس تحمل قابل توجهي ايجاد نمي‌كند؛ اما مصرف روزانه مقادير بالاي كانابيس باعث تحمل به بسياري از اثرات فيزيولوژيك شناختي و اجتماعي THC مي‌شود. در همين مطالعات شواهدي از محروميت در قطع ناگهاني مقادير بالاي روزانه كانابيس نشان داده شده است و بعد از گذشت ساعت ها از آخرين مقدار THC، بي قراري دروني در افراد مصرف كننده منظم وجود داشته است.
بعد از گذشت 12 ساعت از آخرين مقدار مصرف THC، بي قراري، گرگرفتگي، بي خوابي، تعريق، خستگي، آبريزش بيني، اسهال(مدفوع شل)، سكسكه و بي اشتهايي به طور شايع به چشم مي‌خورد. در مواردي رفتار غير دوستانه و حتي رفتار پرخاشگرانه گزارش شده است؛ هر چند مواردي كه اين اثرات را ايجاد كرده بودند؛ بالاست (مثلاً حدود 210 ميلي گرم در روز) اما شواهدي وجود دارد كه در صورت مصرف مزمن مقاديري همانند ده ميلي گرم روزانه براي ده روز مي‌تواند باعث ايجاد تحمل شود و علايم محروميت قطع مصرف نيز ايجاد مي‌شود. اما علايم محروميت حتي با مصرف مقادير متوسط به بالاي روزانه هميشه آشكار نمي‌شود.
در پژوهشي انجام شده 15% مصرف كننده هاي متوسط تا شديد كانابيس، سندرم محروميت قطع مصرف را گزارش كردند كه شامل عصبيت، بي قراري، اختلال در خواب و بي اشتهايي بود. اين علايم به مدت مصرف روزانه كانابيس ارتباط داشتند.
تعريق، اسهال، تهوع، استفراغ، درد عضلاني، لرزش، تحريك پذيري و اضطراب نيز در مواقع نادر و در صورت مصرف بالا و طولاني مدت كانابيس ها و سپس قطع ناگهاني آن مي‌توانند ايجاد شوند. البته براي اين ناراحتي ها درمان دارويي به خصوصي وجود ندارد. به عبارت ديگر درمان عمدتاً حمايتي و پرهيزي است. در واقع درمان اصلي وابستگي به كانابيس ها همان درمان هاي غير دارويي نگه دارنده بعد از قطع مصرف آنها است.
اين موضوع مهم است كه به خاطر بسپاريم در هر حال علايم محروميت قطع مصرف كانابيس خفيف بوده و در عرض 8 ساعت به اوج مي‌رسد و معمولاً 1 تا 3 روز به طول مي‌كشد. بنابراين نيمي‌از كساني كه براي درمان مراجعه مي‌كنند؛ علايم محروميتي ندارند. تشخيص وابستگي دارويي امروزه كمتر بر وابستگي فيزيكي بستگي دارد و بيشتر بر مبناي رفتاري است (يعني بر مبناي رفتارهاي ايجاد شده در اثر مصرف مواد در طول زندگي، مشكل بودن ترك يا كنترل مصرف آن و برگشت سريع وابستگي بعد از مدتي حفظ پرهيز از مصرف). فقدان علايم محروميت قطع مصرف و تحمل، دليل نبودن وابستگي نيست و وابستگي رواني مي‌تواند بدون اين دو نيز وجود داشته باشد.
وابستگي به كانابيس ها يكي از شايع ترين وابستگي ها به مواد در جهان محسوب مي‌شود. خطر وابستگي به كانابيس ها در مردان بيشتر از زنان است. خطر وابستگي با افزايش تعداد موارد مصرف بيشتر مي‌شود.



عوارض جانبي

كشيدن حشيش همانند كشيدن سيگار مي‌تواند خطراتي را براي انسان ايجاد كند (به خصوص در سيستم تنفس)؛ اما خطر مصرف حشيش از سيگار بيشتر است. افرادي كه حشيش مصرف مي‌كنند؛ با تعداد كمتري سيگار حشيش و در سن كمتري (و مدت زمان كمتري) نسبت به افراد سيگاري دچار عوارض جانبي مي‌شوند. اغلب آزمايش هاي عصبي رواني حساس، آسيب هاي كوچك اما مهمي‌را در توانايي توجه كردن، تمركز و عملكرد اجرايي مصرف كننده هاي سنگين حشيش گزارش كرده اند.
چندين مطالعه انجام شده نشان دهنده تأثير حشيش بر عملكرد شناختي فرد است. مصرف كننده با دوزهاي بالا، ممكن است احساس مسخ واقعيت پيدا كند. مطالعات بر روي حيوانات نشان دهنده كاهش قدرت دفاعي و ايمني بدن در اثر مصرف حشيش است اما در انسانها هنوز اين موضوع ثابت نشده است.
كشيدن حشيش در حاملگي مي‌تواند باعث كوتاه شدن مدت حاملگي و تولد نوزاد با وزن كم شود. در مطالعه اي بر روي مادران مصرف كننده حشيش در طي حاملگي، افزايش خطر در ابتلا به شكل نادري از سرطان كودكان گزارش شده است؛ اما بايد اين موضوع در تحقيقات بيشتري نشان داده شود.
مصرف حشيش مي‌تواند مقدمه اي بر استفاده مواد خطرناك تر باشد.
شواهدي وجود دارد كه حشيش گاهي به صورت نادر باعث سايكوز در فرد مصرف كننده مي‌شود. گيجي، بي قراري، اضطراب، توهم و هذيان مي‌توانند به دنبال مسموميت با حشيش ظاهر گردند.
ديگر عوارض مصرف طولاني مدت اين مواد عبارت اند از : حملات هراس (Panic)، فراموشي دوره اي، زوال شخصيت (Depersonalization)، اغتشاش شعور (Deliriun) (كه غالباً به دنبال مصرف مقدار زياد به صورت خوراكي ايجاد مي‌شود)، اختلال در مهارت هاي حركتي (اين مشكل تا پس از رفع اثرات ذهني آن دوام مي‌آورد و تا 12 ساعت بعد از مصرف آن ممكن است باعث تلوتلو خوردن فرد شود)، اختلال در قاعدگي، اختلال در تعداد و فعاليت اسپرم ها و در موارد نادر به دنبال مصرف طولاني مدت مقادير بالا، تشنج نيز ديده شده است.

منبع : www.congress60.org

کدئين

کدئين


كدئين به عنوان يك مخدر آگونيست كه اغلب بصورت كريستالهاي سفيد رنگ مشاهده مي‌شود و به عنوان يك آرام كننده و ضد درد جزو مواد ناركوتيك و از مشتقات ترياك به شمار مي‌رود. و درساخت با غلظت 10/1 درصد تا 2% درصد ساخته مي‌شود. اشكال مختلف كدئين درسراسر جهان موجود مي‌باشد. كدئين فسفات سفيد رنگ وبصورت كريستالهاي سوزني شكل كه بصورت‌محلول معلق در آب و قابل حل در الكل ديده مي‌شود. كدئين‌سولفات نيز بصورت‌كريستالهاي سوزني شكل بي رنگ ياسفيد يافت‌مي‌شوندكه پودرآن قابليت حلاليت در آب وكمي‌ آن درالكل مي‌باشد.اشكال مختلف دارويي ديگر قرص، شربت و كپسول مي‌باشد.كدئين درشكل شربت كه از راه خوراكي كه تجويز مي‌شود جهت تسكين سرفه‌هاي غير خلطي و همچنين تركيب آن با بعضي از داروها غير ناركوتيك مسكن جهت تسكين درد تجويز مي‌شود. مقادير زياد كدئين و مصرف آن حتماً بايد با تجويز پزشك صورت بگيرد.
موارد تجويز کدئين: 
جهت تسكين دردهاي خفيف و متوسط شامل دردهاي مفصلي ـ دردكمرـ درد استخوان، درد دندان وسردرد و ميگرن وهمچنين تسكين سرفه‌هاي خشك واسهال بكار مي‌رود.
موارد احتياط: 
 تمام اپيوئيدها و مخدرهاي آگونيست سبب ايجاد وقفه و يا اختلال درتوانايي‌ها ي مغزي و فيزيكي انسان‌هاي مبتلا مي‌گردند. كدئين بايستي در افراد با بيماريهاي مزمن قلبي و نارسايي تنفسي و آسم برونكيال و افزايش فشار جمجمه با احتياط مصرف شود. در افرادي كه دچار صدمات مغزي نخاعي جمجمه اي شده اند استعمال اپيوئيدها مي‌تواند منجر به نارسائي تنفسي گردد.اپيوئيدها همچنين بدليل اثر گذاري روي ماهيچة مثانه باعث احتباس اداري و يا سختي دفع ادرار مي‌شوند.
مصرف در دوران بارداري :
درزنان باردار استفاده كدئين احتمال تشكيل نقائص دستگاه تنفسي جنين را افزايش داده ويا منجر به زايمان زودرس يا سقط جنين مي‌گردد. همچنين دربعضي از جنين‌ها علايم سندرم ترك نيز مشهود بوده است. اگر شما باردار هستيد و يا مادراني كه وظيفه شيردادن دارند نبايد از كدئين استفاه نمايند.
طرق مصرف:
كدئين مي‌تواند از راه خوراكي (PO) زيرجلدي (SC) داخل ماهيچه اي (IM) ومقعدي (PR) مصرف گردد. اثر مصرف مقعدي يا ركتال بطور قابل ملاحظه اي موثر تر از اثر مصرف به روش خوراكي آن مي‌باشد. مصرف كدئين بصورت وريدي ممكن است منجر به ورم ريه، تورم پوست و آزاد كردن مقادير خطرناك هيستامين و اثرات گوناگون قلبي عروقي شود. زمانيكه كدئين بصورت خوراكي مصرف مي‌شود حتماً بايد يك ليوان پرآب و يامقداري غذا با آن خورده شود تا كمترين اثر را روي سيستم گوارش داشته باشد.

دوز اثر: 
بعضي از افراد جهت سرخوشي از مقادير بالاي 150 ميلي گرم استفاده مي‌نمايند. براي دردهاي خفيف ومتوسط دوز ائر به ترتيب زير مي‌باشد. در بالغين 15 تا 60 ميلي گرم از راه خوراكي هر شش ساعت يا هر چهار ساعت يكبار براي سرفه‌هاي غير خلطي و خشك در اطفال يك سال به بالا mg/kg 5/0 دو بار در روز استفاده مي‌شود. پايين ترين دوز كشندة گزارش شده دوازده ميلي گرم درهركيلوگرم مي‌باشد.
متابوليسم: 
كدئين به سادگي در دستگاه گوارش جذب مي‌شود و به سرعت به سرتاسر بافتهاي بدن از طريق سيستم عروقي انتشار مي‌يابد و پس از بافتها بوسيلة كبد و طحال و كلية دفع مي‌شود. آگونيست‌هاي مخدر و آنتاگونيست‌هاي مخدر بطور مشخص برگيرنده‌هاي مغزي و ديگربافتها اثري مي‌گذارند. اين گيرنده‌ها بطور گسترده اما نه پراكنده درسراسر سيستم مركزي اعصاب شاهده مي‌شوند. انواع گيرنده‌هاي مخدر شامل گيرنده مو(M) و كاپاKappa و دلتاdelta مي‌باشند. تمركز و انتشار آنها و انواع مختلف گيرنده‌ها براساس وجود آنها در سيستم اعصاب مركزي مي‌باشد. گيرنده مو(M) بطور گسترده درسرتاسر سيستم مركزي اعصاب خصوصاً سيستم لمبيك يافت مي‌شود و همچنين دربخشهاي ديگري مثل تالاموس و مغز مياني نيز مشاهده مي‌شود.گيرنده كاپا در طناب نخاعي و كورتكس مغزي يافت مي‌شود.
بي دردي يا فقدان احساس درد در اثر تغييرات سيستم درد در طناب نخاعي و رده‌هاي فوقاني سيستم مركزي اعصاب ناشي مي‌شود. بطور كلينيكال تحريك گيرنده مو سبب ايجاد حالت فقدان درد، سرخوشي، دپرسيون تنفسي ، تنگي مردمك چشم و كاهش حركات گوارش مي‌گردد. تحريك گيرنده كاپا نيز علاوه براثرات فوق سبب كسالت و خستگي نيز مي‌گردد.
اثرات كدئين :  
ليست زيرشامل تمام اثرات كدئين و همچنين اثرات جانبي آن مي‌باشد.
1- ساپرس كردن يا جلوگيري و توقف احساس پاسخ به درد، سرخوشي، خواب آلودگي، سستي كاهش اعمال فيزيكي دربعضي افراد و افزايش اعمال فيزيكي دربعضي ديگر، ترس، بي احساسي و احساس خستگي كردن، تنگي مردمك چشم،‌اختلال مغزي،‌عدم ديد در شب توهم و متوقف كردن سرفه.
2- پايين آوردن وكاهش سرعت تنفس
3- تهوع و استفراغ، يبوست، كاهش اشتها ، كاهش حركات معده، خشكي دهان، واكنشهاي آلرژيك، ‌مشكلات تنفسي، ‌تورم لبها و زبان وصورت، تعريق، كاهش ميل جنسي، خارش پوست.
DF118 نيز نوعي كدئين است.

منبع : www.congress60.org

مرفين

مرفين

در سال 1804 م. اولين الكالوئيد ترياك – كه شناخته شد – مورفين(morphine) نامگذاري كردند كه از كلمه مورفئوس (Morpheuse)خداي روياي يونان باستان مشتق شده بود . از سال 1850م. كه سرنگهاي تزريقي زير جلدي به بازار آمد ، استفاده از آن گسترش بيشتري پيدا كرد.مورفین از ترياک استخراج میشود و یا مستقیما از ساقه خشخاش بدست مي آيد و به صورت پودري کريستالي به رنگ قهوه اي روشن و يا سفيد مي باشد.
مورفين به اشكال قرص، كپسول، پودر يا محلول عرضه مي شود و از طريق خوراكي، كشيدن از راه مجاري تنفسي و تزريق زير پوستي و داخل سياهرگي مورد استفاده قرار مي گيرد.شروع مصرف ‹‹ مورفين ›› را متخصصان به ‹‹ ماه عسل ›› تعبير مي كنند. زيرا ‹‹ مورفين ›› تمام احساسها را تغيير مي دهد، و به تجربه هاي اداركي، خلقي و حسي و اساساً ارتباطات شخص با دنياي خارج، ظاهر دلنشيني مي بخشد. اين لذت در ابتدا در مورد احساسات داخلي نامشخص، بسيار شديد است.
كاركرد ذهني در سطوح بالا مانند قدرت استدلال نه تنها دچار اشكال نمي گردد، بلكه عملكرد آن با شور و هيجان زياد توأم است. البته پس از مدتي مصرف، عادت پديدار مي گردد و شخص به ناچار مقدار مصرفي خود را افزايش مي دهد.


اضطراب كه خود جزئي از درد و رنج وابسته به كمبود احتمالي در اعتياد است، سبب مي شود كه شخص علاوه بر افزايش مقدار مصرفي خود، فواصل مصرف را كاهش داده و به اين شكل از بروز علائم كمبود و اضطراب احتمالي جلوگيري نمايد.
البته افرادي هستند كه مصرف روزانه خود را بدون افزايش قابل ملاحظه ادامه مي دهند، و زندگي خود را براساس ريتم سرنگ ها قرار داده و به كار و زندگي معمولي خود مشغول مي باشند. اما افراد ديگر قادر به تداوم كار و فعاليت نبوده و دائماً درپي بالا بردن مقدار مصرفي و پر كردن سرنگ هاي بعدي هستند.
اختلاف مورد اشاره مربوط به سازمان رواني – شخصيتي فرد و قدرت او در كنترل تمايلات و ارضا آن است. اما در اكثر موارد، اعتياد به مشتقات ‹‹ ترياك ›› به طور عام و به ‹‹ مورفين ›› به طور خاص، موجب زوال سريع فيزيكي ، رواني و اجتماعي مي گردد، و افرادي كه قدرت ذهني خود را حفظ كرده اند، رنج فراوان مي كشند. زيرا ديگر از ماه عسل خبري نيست، بلكه فقط لحظات پر اضطراب و سختي وجود دارد كه شخص به پركردن سرنگ فرداي خود مي انديشد.
مرفين به صورت امروزي براي از بين بردن درد از قرن 19 م. سابقه دارد و از حيث طبقه بندي فارماكولوژي، تضعيف كننده سيستم مركزي اعصاب مي باشد.

منبع : www.congress60.org

هروئين , اشتباه پزشكي به چه قيمت؟

هروئين

اشتباه پزشكي به چه قيمت؟

گالري تصاوير هروئين
آن گونه كه تاريخ و پنل مصرف مواد مخدر در جهان نشان مي‌دهد ، يكي از قويترين مواد مخدر كه توانست در تخريب و ويراني شهر وجودي انسان و گسترش پديده اعتياد در سطحي وسيع عمل كند هرويين است. در اواخر قرن نوزدهم مصرف ترياك در اروپا به شكل گسترده‌اي رواج يافته بود و مردم براي درمان بساري از بيماري‌ها مانند وباكه ناشي از آلودگي محيط زيست آن موقع اروپا بود به مصرف ترياك روي مي‌آوردند و پس از مدتي به مصرف آن اعتياد پيدا مي‌كردند. پزشكان آن زمان در اروپا به دنبال دارويي بودند تا بتواند در درمان و يا ترك اعتياد به ترياك مؤثر باشد . ظاهراً براي اولين بار داروسازي باير آلمان در سال 1896 از تركيب انيدريد استيك و مرفين خالص دارويي را ساخت كه هرويين ناميده شد.
نام هرويين از واژه يوناني هيروHiro به معني قهرمان گرفته شده است . در اين فرايند از يك كيلوگرم مرفين حدود 900 گرم هرويين به دست مي‌آمد كه به آن دي استيل مرفين نيزگفته مي‌شود. هرويين براي اولين بار به عنوان داروي ترك اعتياد به ترياك پا به عرصه وجود گذاشت . پزشكان آن زمان نمي‌دانستند كه چه اشتباه بزرگي را مرتكب شده‌اند و چه ماده خطرناكي را به عنوان دارو به بازار عرضه كرده‌اند. تصور پزشكان بر اين بود كه كه با مصرف هرويين و جايگزيني آن با ترياك مي‌توان اعتياد به ترياك را درمان كرد و سپس مصرف هرويين را مي‌توان به راحتي قطع كرد اما مصرف كنندگان ترياك با مصرف هرويين از چاله در مي‌آمدند و به چاهي عميق مي‌افتادند كه بيرون آمدن از آن به مراتب سخت تر بود و اين آغازي بود براي ظهور گسترده ترين و مخرب‌ترين نوع اعتياد كه در جاي جاي كره خاكي قرباني گرفته و مي‌گيرد و شعله‌هاي ويرانگر آن هنوز زبانه مي‌كشد.
اين وضعيت يعني تجويز هرويين توسط پزشكان براي ترك اعتياد تا اواخر قرن بيستم ادامه داشت تا جايي كه در دهه 1960 ميلادي پزشكان شهر لندن بيش از 500 كيلوگرم هرويين به بيماران خود تجويز كردند.
شايد تصور بر اين باشد كه هرچه پزشكان مي‌گويند و هردارويي كه تجويز مي‌كنند بدون نقص و اشتباه است ، اما آن گونه كه تاريخ نشان مي‌دهد علم پزشكي خصوصاً در مسئله بيماري اعتياد دچار اشتباهات فاحشي شده است و توليد و عرضه داروهاي ترك اعتياد توسط پزشكان نه تنها كمكي به حل مسئله نكرده است بلكه باعث تخريب بيشتر و حاد شدن مسئله درمان بيماري اعتياد شده است و داستان داروهاي ترك اعتياد هنوز هم به همين شكل اما در قالب داروهاي ديگر ادامه دارد.
در اواخر قرن بيستم با مشخص شدن عوارض ناشي از مصرف هرويين و نه تنها ناكارآمدي آن بلكه تخريب وحشتناك آن ، تجويز آن براي درمان يا ترك اعتياد كنار گذاشته شد اما ديگر دير شده بود و هرويين به عنوان يك ماده مخدر قوي و ويرانگر به همه جا رسوخ كرده بود. اكنون بعد از گذشت سالها هنوز هم در فرهنگ عاميانه اعتياد و مواد مخدر از زبان مصرف كنندگان هرويين شنيده مي‌شود كه ما براي ترك اعتياد به ترياك هرويين مصرف كرديم ، به ما گفتند اگر چند روزي هرويين مصرف كنيد راحت تر مي‌توانيد اعتيادتان را ترك كنيد.
هرويين اصل يا لابراتواري كه هنوز هم به صورت قاچاق توليد مي‌شود پودري سفيدرنگ است اما هرويين‌هايي كه به هرويين خياباني شهرت دارند كرم رنگ و بعضاً قهوه‌اي روشن هستند. اين ماده به صورت مصرف كشيدني با زرورق ، استنشاقي و تزريق وريدي مصرف مي‌شود.
هرويين‌هايي كه در حال حاضر در بازار قاچاق كشور ما وجود دارند ، طي آزمايش‌هاي به عمل آمده مشخص شده است كه بيش از 90 درصد تركيبات آن تركيبي عجيب و غريب از انواع قرص‌هاي روان گردان شامل خواب آور، ضد افسردگي ، آرامبخش و غيره است و كمتر از 10 درصد آن هرويين خالص است و بهتر است به آن قرصئين گفته شود تا هرويين. اين نوع هرويين باعث چرت شديد مي‌شود و مصرف كننده آن پس از مصرف در وضعيتي قرار مي‌گيرد كه مشاعر آن تقريباً از كار مي‌افتد در حاليكه تخريب هرويين خالص در اين حد و اندازه نيست.
نشئگي هرويين در مقايسه با ترياك از دوام ، ماندگاري و طول عمر كمتري برخوردار است . مصرف كنندگان هرويين تنها چند دقيقه و حتي در روش تزريق پس از چند ثانيه به اوج نشئگي مي‌رسند اما باگذشت يكي دوساعت دوباره سطح نشئگي پايين مي‌آيد و مصرف كننده خمار مي‌شود و بايد دوباره مصرف كند به همين دليل مصرف كنندگان هرويين عمدتاً از ادامه روند زندگي عادي عاجز هستند و تمامي وقت خود را صرف تهيه و مصرف هرويين مي‌كنندو زندگي آنها به سرعت از هم مي پاشد و سر از بيغوله‌ها در مي‌آورند در حاليكه مصرف كنندگان ترياك به دليل بالا بودن مدت ماندگاري و دوام نشئگي آن قادر هستند در طول شبانه روز به زندگي و امورات خود رسيدگي كنندو مشكلات آنها به هيچ وجه قابل مقايسه با مصرف كنندگان هرويين نيست.
ظاهراً تأثير هرويين بر روي گيرنده‌هاي مرفين بدن به گونه‌اي است كه خيلي سريع جذب آنها مي شود و همين‌طور اثر تخريبي آن روي سيستم توليدكننده مواد شبه افيوني جسم و سيستم ضد درد ، بيشتر و سريع‌تر از ساير مواد مخدر است و در مدت كوتاهي اين سيستم را در جسم انسان از كار مي‌اندازد و مصرف كننده آن خيلي زود به مصرف آن اعتياد پيدا مي كند.
شايان ذكر است در حال حاضر مواد مخدر جديد شامل كرك و شيشه يا آيس يا كريستال گوي سبقت را در تخريب از هرويين ربوده‌اند و بلايي بر سر مصرف كننده مي‌آورند كه هرويين با آن قدرت وحشتناك نمي‌تواند بياورد و بسياري از مصرف كنندگان هرويين به مصرف كرك روي آورده‌اند. روش درماني كنگره 60 در مورد مصرف‌كنندگان هرويين تاكنون كاملاً مؤفق بوده است و در حال حاضر مصرف كنندگان هرويين كه توانسته‌اند اعتياد خود را به اين ماده مخدر در كنگره 60 كاملاً درمان كنند تعدادشان بسيار است. در كنگره 60 طول درمان اعتياد به هرويين 11 ماه است زيرا در اين مدت سيستم توليدكننده مواد شبه افيوني و ضد درد كاملاً راه‌اندازي مي‌شود.
منبع : www.congress60.org

ترياك شاهكار خلقت در جمع اضداد. بيماري و سلامتي

شاهكار خلقت در جمع اضداد. بيماري و سلامتي
گالري تصاوير ترياك
دراين مقاله قصد داريم به صورت گذرا و با نگاهي اجمالي يكي از قديمي‌ترين و شايع ترين مواد مخدر يعني ترياك را مورد بررسي قرار دهيم زيرا گفتني‌ها در مورد ترياك به قدري گسترده است كه به طور قطع نمي‌توان آن‌ها را در يك مقاله گنجانيد.سابقه استفاده از ترياك توسط انسان به گذشته‌هاي بسيار دور بر مي‌گردد ، آن قدر دور كه مي‌توان گفت از زماني كه انسان با طبابت و مقابله با بيماري‌ها آشنا شد با ترياك نيز به عنوان يك ماده دارويي آشنا شده است. به عنوان مثال در مصر باستان در حدود 4 هزار سال قبل از ميلاد استفاده از ترياك توسط طبيبان آن زمان مرسوم بوده است. در ديگر تمدن‌هاي باستاني نيز آن گونه كه تاريخ حكايت مي‌كند رد پاي ترياك را مي‌توان مشاهده نمود. اگر قدري به جلو بياييم و تاريخ قرون اخير و نزديك را بررسي كنيم مي‌بينيم ترياك از حد و اندازه‌هاي يك ماده گياهي با استفاده‌هاي دارويي و سطحي ، پاي خود را فراتر گذاشته و به عنوان كالايي كه بسيار مورد توجه بوده است ، پا به ميدان مي‌گذارد تا جايي كه به خاطر آن مسائلي چون لشكركشي‌ها ، جنگ‌ها ، فتح سرزمين‌ها و غيره نيز مطرح مي‌شود. از مهمترين اين رويدادها مي‌توان به توليد ترياك در هندوستان توسط كمپاني هند شرقي و صدور آن به كشور چين كه در قرن نوزدهم باعث بروز چندين جنگ ميان دو كشور چين و انگلستان گرديد ، اشاره كرد. در آن زمان مصرف ترياك در بين چيني‌ها به شدت شيوع پيدا كرده بود و فروش ترياك توسط كمپاني هند شرقي در چين مهمترين و كلان‌ترين درآمد اين كمپاني محسوب مي‌شد. امپراطوري چين نيز كه متوجه تخريب ترياك در بين آحاد مردم خود شده بود هرزمان كه اقدام به مقابله يا ممنوعيت ورود ترياك مي كرد ، با جنگي سخت روبرو مي‌شد و معمولاٌ در اين جنگ‌ها شكست مي‌خورد. جالب است بدانيد كه جزيره تايوان را كشور چين به عنوان غرامت يكي از همين جنگ ها به طرف مقابل خود واگذار كرد كه در سال 2000 ميلادي مجدداٌ به چين واگذار گرديد. ترياك توسط هندي‌ها و چيني‌ها به بسياري از كشورهاي اروپا ، آمريكا و همين طور كشور خودمان رسوخ كرد. تاريخچه مصرف ترياك در كشور ما از زماني كه به عنوان يك پديده قابل بررسي است ، به حدود 200 سال قبل برمي‌گردد. زماني كه مردم براي مقابله با بيماري‌هايي مانند وبا ، ترياك مصرف مي كردند و پس از مدتي دچار مصرف دائمي آن شده و به ْآن اعتياد پيدا مي‌كردند.بررسي سير تاريخي مصرف اين ماده د كشورمان تا به امروز مطلبي نيست كه بتوانيم در اين نوشتار به آن به پردازيم اما آن چه كه براي ما مهم و قابل بررسي است جايگاه ترياك به عنوان يك ماده گياهي و دارويي و شناخت عوارض و خواص مثبت و منفي آن است.
آنچه امروزه در ذهن بسياري از مردم از عوام گرفته تا خواص نسبت به شناخت ترياك وجود دارد ، چيزي جز نگاهي منفي ناشي از نگريستن به عوارض سوء مصرف اين ماده نيست. از اين ديدگاه ترياك يك ماده مخدر است كه مصرف آن باعث تخريب وجود انسان ، اعتياد ، بيماري ، بدبختي و بيچارگي است. از اين ديدگاه ترياك يك سم است ( در زمان‌هاي قديم كساني كه قصد خودكشي داشتند با خوردن ترياك اقدام به اين كار مي‌كردند) از اين ديدگاه ترياك يك ماده كشنده است كه استفاده اي جز سوء مصرف ندارد. ماده‌اي است كه بايستي به شدت از آن دوري كرد و نسبت به آن تنفر داشت . ماده‌اي است كه بايد نيست و نابود شود و اثري از آن نباشد .
تمامي اين ديدگاه‌ها ناشي از نگريستن فقط به يك روي سكه است. رويي از سكه ترياك كه فقط نشان دهنده عوارض ناشي از سوء مصرف اين ماده به دليل عدم آگاهي ، جهل ، ناداني و عدم شناخت انسان و عدم درك او از استفاده صحيح مي باشد. شكي نيست كه اين ديدگاه‌ها واقعي است و مصائب ذكر شده در سوء مصرف اين ماده وجود دارند و غير قابل انكار.
حال اگر روي ديگر سكه را بررسي كنيم مي‌بينيم ترياك يكي از شاه‌كارهاي خلقت خداوند در بخش گياهان دارويي است. ترياك ماده اي است كه امروزه در علم پزشكي و داروسازي جايگاهي بسيار مهم و ارزشمند دارد. مرفين اولين و مهمترين تركيب ترياك است كه در بين ترياك هاي مختلف مقدار آن از 3 تا 23% متغير است.مرفين در پزشكي امروز كه اغلب داروهاي مسكن ، ضد درد ، بيهوش كننده و غيره از آن تهيه مي شود به قدري مهم و حياتي است كه تصور نبود آن غير ممكن است.
كدئين دومين تركيب مهم ترياك است. كديين نيز در صنعت داروسازي جايگاهي بسيار مهم دارد و طيف وسيع داروهاي كديين دار را همه ما مي‌شناسيم و نقش آن ها بر هيچ‌كس پوشيده نيست. نارسيين ، ناركوتين ، تبايين ، پاپاورين ، لودانيزين ، كوتامين ، كدامين ، لودانين ، و غيره كه تا 25 مورد ادامه دارند همگي آلكالوييدهاي ترياك هستند كه تمامي آن ها استفاده و كاربرد دارويي دارند.با نگاهي به اين تركيبات ، طيف وسيع اثرات آن‌ها و كاربرد آن‌ها در داروهاي مختلف مشاهده مي‌كنيم در سيستم دارويي كه امروزه بشر با تمامي تكنولوژي و دانش پيشرفته خود در اختيار دارد و با استفاده از آن به رويارويي و مقابله با بيماري‌ها مي‌رود ، ترياك و تركيبات آن بدون اغراق جايگاه اول را به عنوان ماده اوليه دارويي به خود اختصاص داده است. وضعيت فوق نشان مي دهد كه تنها نگرش منفي داشتن نسبت به اين ماده و آفريده شگفت انگيز خداوند بي انصافي است و اگر بخواهيم در مورد اين ماده به درستي قضاوت كنيم بايستي هر دو روي سكه را مد نظر قرار دهيم .
شايان ذكر است در حال حاضر مواد مخدر جديد مانند كرك ، شيشه يا آيس يا كريستال چنان تخريبي در مصرف كننده به وجود مي‌آورند كه تخريب ترياك در مقابل آن‌ها صفر است.
سوء مصرف و عوارض نامطلوب ناشي از آن و استفاده صحيح و كاربرد شفا بخش و زنگي بخش آن.
استفاده صحيح و استفاده غلط و نابجا موضوعي نيست كه فقط منحصر به ترياك باشد بلكه هر موضوع ديگري نيز مي‌تواند در اين قالب يعني استفاده درست و غلط گنجانده شود . هر موضوعي را مي توان از اين زاويه بررسي كرد و به جرأت مي‌توان گفت هيچ موضوعي نيست كه خارج از اين چهارچوب باشد.كه مثلاً بتوانيم بگوييم اين مسئله فقط كاربرد منفي دارد و يا فقط كاربرد مثبت دارد. هر چيزي در هستي داراي هردو نوع كاربرد مي باشد و اين موضوع يكي از ظرافت‌هاي خاص خلقت خداوند و يكي از پايه‌ها و اصول خلقت خداوند است يعني جمع اضداد.
اين كه كدام يك از اين كاربردها مورد استفاده قرار گيرد به دانايي ، تشخيص ، معرفت و شناخت انسان بر مي‌گردد. ابزاري ساده مثل چاقو كه در هر خانه‌اي يافت مي شود و به آن نياز است ( كاربرد مثبت ) و آدم كشي و چاقو كشي ( كاربرد منفي ) ، گرفته تا سرآمد تكنولوژي بشري يعني انرژي هسته‌اي كه مي‌توان از آن در توليد انرژي استفاده كرد ( كاربرد مثبت ) و همين طور مي‌توان از آن بمب اتم ساخت ( كاربرد منفي ) . حتي آب كه حياتي ترين عنصر زندگي است در حالت هايي مي‌تواند ويرانگر، مخرب و باعث مرگ و نابودي شود.
قدر مسلم وجود كاربرد منفي و استفاده نادرست از هر موضوعي نمي تواند دليلي براي كنار گذاشتن آن موضوع ، دوري از آن و منفي نگري نسبت به آن امر باشد.
ترياك ، اين ماده قدرتمند دارويي و عجيب همانقدر كه مي تواند باعث ايجاد بيماري ، اعتياد ، فلاكت و بدبختي باشد ، همانقدر كه در تهيه مواد مخدر مختلف نظير هرويين و اين روزها كرك ( كه از هرويين به دست مي آيد ) مي تواند مخرب و ويرانگر باشد به همان اندازه و حتي به مراتب بيشتر از آن قدرت شفا بخش و زندگي بخش دارد. اصولاً هر موضوع و يا امري كه در بعد منفي داراي قدرت تخريب و نابودي بالايي باشد ، در بعد مثبت و استفاده صحيح و يا به ديگر سخن در جهت صراط مستقيم مي‌تواند با قدرتي بسيار بيشتر به كمك انسان در زندگي و رويارويي با با مسائل منفي بيايد.


اعتياد به موادمخدر كه بارزترين و مهمترين عارضه منفي ناشي از سوء مصرف و سوء استفاده ترياك به عنوان ماده اوليه مي‌باشد ، موضوعي است كه سال‌هاست ذهن بشر را به خود معطوف كرده است. به راستي درمان آن چگونه است. با چه دارويي ؟ با چه روشي ؟ در چه مدت زماني ؟ اين‌ها حداقل سؤالاتي هستند كه در بخش درمان اعتياد ، بشر هميشه با آنها روبه‌رو است. در طول تاريخ جواب‌هايي بي‌شمار و گوناگون به اين سؤالات داده شده است. روش‌هاي مختلف براي درمان اين بيماري پيشنهاد شده است و همينطور بازار وسيعي از داروهاي ترك اعتياد نيز وجود داشته و وجود دارد. اما به راستي اين جواب‌ها ، اين روش ها و اين داروها تا چه اندازه مؤثر و مفيد بوده‌اند ؟ آيا توانسته‌اند يك نفر بيمار يا يك مصرف‌كننده خواهان رهايي از اعتياد را براي هميشه از اين بيماري نجات دهند و او را درمان كنند ؟ به‌گونه‌اي كه شخص پس از قطع مصرف يك انسان متعادل و با راندمان باشد و وسوسه و ميل مصرف مجدد را نداشته باشد. يا اينكه فقط مصرفش را قطع مي‌كند و پس از قطع مصرف تنها چيزي كه وجود ندارد تعادل و حال خوب است. آيا اين روش‌ها توانسته‌اند در مقابل اين پديده به صورت قوي و كارآمد ظاهر شوند و يا حد اقل قدري از گسترش آن جلوگيري كنند ؟ ما قصد نداريم به اين سؤالات جوابي بدهيم كه مورد قبول همگان واقع شود و يا بگوييم كه جواب درست فقط همين است كه مي‌گوييم. اما مي‌توانيم نتايج تحقيقات و تجربيات خود را آن گونه كه هست بيان كنيم قضاوت در درست يا نادرست بودن آن به عهده شماست.
جمعيت احياي انساني كنگره 60 يك سازمان غيردولتي و مردمي و تحقيقاتي است كه مدت 12 سال در زمين آموزش ، پيشگيري ، مهار و درمان اعتياد به تحقيقات مي‌پردازد و نتايج كاربردي آن به وضوح و عينه قابل مشاهده است. دانش و علم كنگره 60 در خصوص اعتياد و درمان آن دانشي نيست كه فقط در حد سخن و حرف باشد بلكه كاملاً جنبه كاربردي داشته و نتايج مثبت آن بر روي صدها و هزاران‌نفر قابل مشاهده و بررسي است. كنگره 60 توسط بنيان‌گذار خود آقاي مهندس دژاكام روشي نوين را جهت درمان اعتياد در دستور كار خود دارد. اين روش كشف و يافته‌اي است كه حاصل 17 سال تجربه اعتياد و بيش از 10 سال تحقيق در اين خصوص مي‌باشد. اين روش طول درمان بيماري اعتياد را 11 ماه مي‌داند و بهترين ، كامل‌ترين ، كم‌عارضه‌ترين ، سالم‌ترين و با راندمان‌ترين دارو براي درمان اين بيماري را خارج از بحث‌هاي قانوني ، ترياك مي‌داند. آري همان ترياك كه عامل ايجاد بيماري و اعتياد بوده است در اينجا به عنوان دارو مورد استفاده قرار مي‌گيرد.
اگر بپرسيد چرا 11 ماه ؟ مي‌گوييم به اين دليل كه سيستم توليد كننده مواد شبه‌افيوني كه بر اثر مصرف ماده‌مخدر و ورود مرفين خارجي يا ساير تركيبات دارويي ضد درد ، آرام‌بخش ، خواب‌آور و . . . از كار افتاده است و براي درمان بايستي راه‌اندازي شود ، تحت هيچ شرايطي در كوتاه مدت قابل راه‌اندازي نيست زيرا يك فرايند بازسازي سلولي در سيستم عصبي و مغز است كه گذشت زمان جزو لاينفك آن است. در كنگره 60 نتايج تحقيقات انجام شده و تجربيات صدها و حتي هزاران نفر كه از اين روش استفاده كرده‌اند نشان مي‌دهد راه اندازي اين سيستم با بالاترين راندمان در كمتر از 11 ماه امكان پذير نيست.
اگر بپرسيد چرا ترياك ؟ مي‌گوييم بخش عمده موادمخدر مصرفي موجود يا خود ترياك است و يا از خانواده ترياك نظير شيره و سوخته ترياك و يا بدست آمده از مرفين ترياك نظير هرويين و كرك و يا ساير تركيبات دارويي نظير متاآمفتامين ، بنزوديازپين‌ها ، باربي‌تورات‌ها و همينطور ضد دردهاي غير مخدر و آرام‌بخش‌ها و ضد افسردگي‌ها مي‌باشد كه همگي آن‌ها دقيقاً روي سيستم توليدكننده مواد شبه‌افيوني اثر مستقيم مي‌گذارند و آن را از كار مي‌اندازند حتي اگر به طور مستقيم داراي مرفين نباشند. فقدان مواد شبه‌افيوني جسم را هيچ ماده‌اي نمي‌تواند به صورت كامل پوشش دهد. تنها ماده‌اي كه به صورت كمپلكس داراي جميع خواص موادمخدر و داروهاي فوق مي‌باشد و مي‌تواند بهترين جايگزين براي مواد شبه‌افيوني جسم باشد آن هم با كمترين عارضه ، ترياك است. زيرا ترياك و تركيبات آن به طور كامل طبيعي و گياهي است و عوارض مواد و يا داروهاي شيميايي را ندارد. در اين روش مصرف‌كنندگان موادمخدر به منظور درمان و مانند يك دارو ترياك را مصرف مي‌كنند البته نه بي‌حساب و كتاب و نه به منظور سرخوشي و لذت‌جويي ، بلكه با محاسبات دقيق و برنامه‌ريزي دقيق زماني ، آن هم در حد نياز جسم. در اين روش هر 21 روز كه يك پله يا توقف و پريود كاملاً محاسبه شده و دقيق و علمي مي‌باشد ، 20 درصد از مقدار مصرف قبلي توسط راهنما كاهش داده شده و تيپر مي‌شود. اين كاهش در حدي است كه به هيچ‌ وجه عوارض شديد خماري را به دنبال ندارد و عوارض آن كاملاً خفيف و قابل تحمل است در حدي كه جسم و سيستم توليدكننده مواد شبه‌افيوني مي‌تواند به راحتي با آن هماهنگ شده و به اندازه كاهش صورت گرفته در مصرف موادمخدر ، مواد شبه‌افيوني طبيعي را توليد كند و جاي خالي آن را پر كند.
اين افزايش توليد در بدن بعد از گذشت حداكثر يك‌هفته از كاهش مصرف موادمخدر به خوبي خود را نشان مي دهد و شخص به وضوح آن را حس مي‌كند. اين فرايند ادامه مي‌يابد تا جايي كه مصرف‌كننده در آخرين پله خود به مقدار يك گرم براي مصرف 30 روز مي‌رسد. در اين پله شخص روزانه حدود 33 ميلي‌گرم ترياك را مصرف مي‌نمايد كه بسيار ناچيز است. در اين مقطع سيتم توليدكننده مواد شبه‌افيوني جسم به حداكثر توليد و كارايي خود رسيده است و به طور كامل آمادگي قطع مصرف ترياك را دارد. زماني كه دستور قطع مصرف صادر مي‌شود شخص بدون كوچكترين عارضه و تغييري مصرف خود را قطع مي‌كند. باور اين موضوع شايد كمي سخت باشد اما حقيقتي است امكان‌پذير.

اين جانب نويسنده مطلب با همين روش اعتياد خود را به ترياك در كنگره 60 درمان كرده‌ام و در روزهاي پس از قطع مصرف باور اين موضوع براي خودم هم سخت بود چه رسد به ديگران. در كمال ناباوري مي‌ديدم كه مواد مصرف نمي‌كنم و حالم خوب است شب به راحتي مي‌خوابيدم و صبح به راحتي بيدار مي‌شدم بدون كوچكترين ناراحتي. شرح كامل اين روش را مي‌توانيد در كتاب عبور از منطقه 60 درجه زير صفر و يا در مانيفست كنگره 60 و يا مقاله علمي اعتياد ، درمان و راه‌كارهاي مناسب نوشته مهندس حسين دژاكام در همين سايت (
www.congress60.org) مطالعه كنيد. در كنگره 60 مي‌توانيد حضوراً صدها نفر از مصرف‌كنندگان موادمخدر مختلف كه با اين روش اعتياد خود را درمان كرده‌اند را ببينيد و با آن‌ها صحبت كنيد البته اگر مايل باشيد زيرا درب كنگره 60 هميشه به روي شما باز است .
يكي از نكات ظريف و تعجب‌ برانگيز كه در بسياري از بچه‌هاي كنگره 60 كه از اين روش استفاده كرده‌اند مشاهده شده ، اين است كه بعضي از اين افراد علاوه بر بيماري اعتياد داراي بيماري‌هاي ديگري نظير بيماري قلبي ، كبدي ، گوارشي ، عصبي و رواني و حتي نازايي بوده‌اند كه بعد از گذراندن دوره 11 ماهه درمان تدريجي با استفاده از ترياك به عنوان دارو و قطع مصرف متوجه شده‌اند بيماري آن‌ها كه شايد به ظاهر ارتباطي با اعتياد نداشته است نيز از بين رفته و يا درمان شده است. آنچه كه از ظاهر موضوع قابل برداشت و استنباط مي‌باشد اين است كه در اين دوره 11 ماهه كه سيستم توليدكننده مواد شبه‌افيوني به بازسازي خود مي‌پردازد و از آنجايي كه ترشحات اين سيستم نظير دينورفين‌ ، اندروفين‌ها ، انكفالين‌ها و ساير واسطه‌هاي شيميايي فعال در سيستم عصبي كه روي عملكرد تمامي بخش‌هاي جسم اثر مي‌گذارند ، به گونه‌اي بازنگري و چكاپ صورت مي‌گيرد و تمامي بخش‌ها تحت تأثير اين بازسازي قرار گرفته و با آن هماهنگ مي‌شوند و بسياري از بيماري‌ها و ناراحتي‌هاي ديگر نيز در اين مدت از بين مي‌روند .
يكي از بچه‌ها به نام كورش علاوه بر اعتياد به ترياك داراي مشكل قلبي نيز بود به گونه‌اي كه ريتم ضربان قلب او هيچ گونه نظم خاصي نداشت و پزشكان حتي از جراحي او نيز نااميد بودند. كوروش بعد از درمان اعتياد خود با اين روش نه تنها اعتيادش درمان شد بلكه مشكل قلبي او نيز تا 90 درصد از بين رفته است. يكي ديگر از بچه‌ها موهاي سرش بر اثر ترك‌هاي پي‌درپي و اشتباه و استفاده از داروهاي شيميايي به طور كامل ريخته و طاس شده بود. پزشكان معتقد بودند رويش موهاي او به هيچ وجه امكان‌پذير نيست. حسين حتي به خارج از كشور نيز رفته بود و نتيجه‌اي عايدش نشده بود وضعيت سر و پوست سر حسين به گونه‌اي بود كه با ديدن ان انسان دچار حالت بد و چندش‌آور مي‌شد. اما در حال حاضر حسين بعد از گذراندن روش درمان تدريجي و درمان اعتياد خود با ترياك ، موهايي دارد كه همه به او غبطه مي‌خورند ، كسي باورش نمي‌شود كه او طاس بوده است. يكي ديگر از بچه‌ها بر اثر سال‌ها مصرف ترياك و الكل با هم دچار مشكل بي‌نظمي در كاركرد تيروئيد بود ، او نيز بعد از درمان اعتياد خودش با روش درمان تدريجي مشكل تيروئيدش به صورت كامل از بين رفت. خود من زمان اعتياد دچار ناراحتي معده و دستگاه گوارش بودم اما بعد از درمان اعتياد با روش تدريجي و با استفاده از ترياك در حال حاضر كوچكترين اثري از آن بيماري گوارشي وجود ندارد. تمامي اين بچه‌ها در طول دوره درمان خود حتي يك عدد قرص يا داروي شيميايي مصرف نكرده‌اند. به طور قطع اين تغييرات و درمان شدن‌ها با مسئله استفاده از ترياك در درمان اعتياد به عنوان دارو و دوره 11 ماهه بازسازي سيستم توليدكننده مواد شبه‌افيوني ارتباط مستقيم دارد. حال مكانيزم آن به صورت دقيق به چه شكل عمل مي‌كند امري است كه محققين آينده به طور قطع به آن خواهند پرداخت و زواياي پنهان آن را خواهند شكافت.
كساني كه در كنگره 60 با روش درمان تدريجي و با استفاده از ترياك با عنوان دارو اعتياد خود را درمان كرده‌اند براي هميشه دفتر اعتياد را در زندگي خود بسته‌اند آن‌ها در طول 11 ماه دوره درمان نفس گرسنه خود را تربيت كرده و خواسته نامعقول مصرف موادمخدر را به صورت كامل در خود ريشه‌كن كرده‌اند. نياز آن‌ها به طور كامل بر طرف شده است و بعد از قطع مصرف مواد هيچ‌گونه ميل و نيازي به مصرف در خود احساس نمي‌كنند زيرا جسم آن‌ها به اندازه كافي قويترين موادمخدر را توليد مي‌كند. در طول اين مدت آ‌ن‌ها با شركت در جلسات و كارگاه‌هاي آموزشي تفكرات و جهان‌بيني خود را از حالت افيوني و معتاد گونه خارج كرده و به سطحي از دانايي رسيده‌اند كه ديگر فكر مصرف موادمخدر و لذت‌ها آن حتي در ذهنشان هم خطور نمي‌كند. حتي اگر در بدترين شرايط و آلوده‌ترين محيط‌ها نيز قرار بگيرند كوچكترين تأثير‌پذيري از محيط آلوده نخواهند داشت. آن‌ها تنفري از ترياك ندارند و از آن فرار نمي‌كنند زيرا نيك مي‌دانند كه ترياك هرچند به دليل عدم‌آگاهي و تصورات غلط و استفاده ناصحيح از آن عامل اعتياد و بسياري از مشكلات در زندگيشان بوده است ، اما از سويي ديگر همين ترياك به عنوان دارو نجات‌بخش آن‌ها و عامل درمان و رسيدن به سلامتي بوده است. نسبت به ترياك نه تنفري وجود دارد و نه عشق و دوست داشتن. حساب آ‌ن‌ها با ترياك به طور كامل صفر شده است و به همين دليل بدون كوچكترين تأثير‌پذيري و به راحتي از كنار آن رد مي‌شوند ، در غير اينصورت يعني وجود تنفر و يا عشق و دوست داشتن كه هر دوي اين حالات نشان‌دهنده وجود وابستگي و عدم درمان است باعث مي‌شود شخص نتواند بدون تأثير‌پذيري از كنار آن بگذرد .

منبع : www.congress60.org